1. در خطبه اي كه سلمان فارسي از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نقل كرده آن حضرت مردم را به پيروي از آفتاب و ماه و فرقدان و سپس به نجوم زاهره نُه گانه فراخوانده است. و آنگاه به تفسير هريك از ماه و آفتاب پرداخته و با درخواست سلمان كه مراد از نجوم زاهره چيست؟ نام امامان را يادآوري فرموده و از امام باقر عليه السلام چنين ياد مي كند: «و بعده محمد بن عليّ الباقر علم النّبيّين». [1] .
2. همچنين به جابر بن عبدالله انصاري به هنگام بردن نام هريك از امامان و اوصياي پس از خود فرمود: «ثمّ محمد بن عليّ المعروف في التّوراة بالباقر». [2] .
3. در ملاقاتي كه عبدالله بن مسعود با پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم داشت؛ حضرت ضمن اظهار محبتي كه به فرزندش امام حسين عليه السلام نمود، به وي فرمود: «يا حسين، انت الامام ابن الامام ابوالائمة التسعة من ولدك ائمة أبرار».
عبدالله بن مسعود پرسيد: يا رسول الله! اينان كيانند كه در صلب حسين عليه السلام هستند؟ پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مدتي سر به زير افكند و سپس سر برداشتند و فرمودند: «يا عبدالله، سألت عظيماً ولكن اخبرك؛ امر بسيار بزرگي را پرسيدي، اينك به تو خواهم گفت.» سپس دست بر شانه ي امام حسين گذارده و نام يكايك اماماني كه از نسل آن حضرت بودند را بيان نمود تا اين كه به نام مقدس محمد باقر رسيد و درباره ي او چنين فرمود: «ويخرج من صلب علي ولد اسمه اسمي و أشبه الناس بي يبقر العلم بقراً و ينطق بالحق و يأمر بالصواب [3] ؛ و از صلب علي پسري بيرون مي آيد كه نامش نام من است و شبيه ترين مردم به من خواهد بود. علم را مي شكافد، گفتار وي حق مي باشد.»
امام باقر(ع) از ديدگاه امام زين العابدين(ع)
امام سجاد عليه السلام نيز با به كار بردن لقب باقر نسبت به فرزند خود، بر شخصيت علمي وي تكيه فراواني كرده و در برابر پرسش يكي از فرزندانش كه چرا وي را باقر نامگذاري كردي، حضرت لبخندي زده سپس به سجده رفت و گويا سجده شكر مي كرد و در اين سجده بارها از نعمت چنين فرزندي از پروردگار تشكر مي كرد. آنگاه فرمود: «يا بُنَيَّ إنّ الامامة في ولده إلي أن يقوم قائمنا فيملأها قسطاً و عدلاً و انّه الامام أبوالائمّة معدن الحلم و موضع العلم يبقره بقراً، والله لهو أشبه النّاس برسول الله صلي الله عليه وآله وسلم... [4] ؛ فرزندم! بدان كه امامت تا روز قيام قائم ما در فرزندانش خواهد بود. و او امام، پدر امامان و معدن حلم و بردباري و جايگاه علم است، علم را خواهد شكافت، به خدا سوگند كه شبيه ترين مردم به رسول خدا مي باشد...»
همچنين به ابوعبدالله زهري كه از امام سجاد عليه السلام پرسيده بود پس از تو با چه كسي در رفت و آمد باشيم؟
حضرت با اشاره كردن به سوي فرزندش امام محمد باقر عليه السلام فرمود: «يا اباعبدالله إلي إبني هذا، و اشار إلي محمد ابنه، انّه وصيّتي و وارثي و عيبة علمي و معدن العلم و باقرالعلم. قلت: يابن رسول الله! ما معني باقرالعلم؟ قال: سوف يختلف إليه خلاص شيعتي و يبقر العلم عليهم بقراً... [5] ؛ اي اباعبدالله! به سوي اين فرزندم. - و سپس به فرزندش محمد اشاره نمود - او وصي و وارث من است، محل نگه داري علمم بوده و معدن علم و شكافنده علم مي باشد.
عرض كردم: اي فرزند رسول خدا! باقرالعلم به چه معني مي باشد؟
فرمود: زود است كه شيفتگاني از شيعيانم به سوي او در رفت و آمد خواهند بود و علم را براي آنان خواهد شكافت...»
امام باقر از ديدگاه صحابه پيامبر(ص)
ياران رسول خدا نيز به اين شخصيت عظيم الشأن علاقه ي زيادي داشته و در ميان آنان از احترام فوق العاده اي برخوردار بود. چرا كه پيشگويي هاي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به جابر بن عبدالله انصاري و ديگر چهره هاي محترم، زمينه اين را فراهم كرده بود.
برخورد مهرآميز جابربن عبدالله انصاري، كه يكي از ياران با اخلاص رسول خدا و حامل پيام و سلام آن حضرت به امام باقر عليه السلام است جلوه ديگري داده بود.
جابر كه در زمان كودكي آن حضرت به ايشان گفته بود: پيامبر خدا، سلامت مي رساند؛ به او گفته شد: اي جابر! چگونه بوده كه تو سلام پيامبر را به ايشان مي رساني؟ گفت: من در حضور پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بودم و امام حسين عليه السلام نزد او بود و بازي مي كرد. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به من فرمود: اي جابر! فرزندي برايش به دنيا خواهد آمد كه نامش علي است و روز قيامت كه منادي ندا سر مي دهد: سرور عبادت كنندگان بپاخيزد! فرزندش علي برمي خيزد. آنگاه از نسل او فرزندي خواهد آمد كه نامش محمد است و تو اي جابر! اگر او را درك كردي، سلام مرا به او برسان. [6] .
اين برخورد سبب شد كه باقي ماندگان از صحابه پيامبر و همچنين تابعين كه دوران آنها فرا رسيده بود، به حضرت روي آورده و از دانش وسيعش بهره ببرند.
ابن شهرآشوب مي نويسد: «و قد روي عنه معالم الدين بقايا الصحابة و وجوه التابعين و رؤساء فقهاء المسلمين، فمن الصحابة نحو جابر بن عبدالله الأنصاري و من التابعين نحو جابر بن يزيد الجعفي و كيسان السختاني صاحب الصوفية و من الفقهاء نحو ابن المبارك والزهري و الأوزاعي و ابوحنيفة و مالك والشافعي و زياد بن المنذر النهدي [7] ؛ باقي ماندگان از ياران پيامبر و همچنين شخصيت هاي برجسته ي تابعين و رؤساي فقهاي مسلمين از ايشان آثار و نشانه هاي دين آموخته و روايت كردند كه از جمله صحابه همانند جابربن عبدالله انصاري و از تابعين همانند جابر بن يزيد جُعفي و كيسان سختاني و از فقها همانند ابن مبارك و زهري و اوزاعي و ابوحنيفه و مالك و شافعي و زياد بن منذر نهدي مي باشد.»
[1] كفايةالاثر، ص 42.
[2] همان، ص 54.
[3] همان، ص 83.
[4] همان، ص 237.
[5] همان، ص 243.
[6] زندگي دوازده امام، ج 2، ص 206.
[7] مناقب آل ابيطالب، ج 4، ص 195.