به گزارش حوزه سياستخارجي باشگاه خبرنگاران به نقل از ایران هستهای، 3 تحلیلگر آمریکایی در گزارشی درخواستهای متقابل ایران و آمریکا از یکدیگر در مذاکرات آینده و همچنین نقاط مشترکی را که دو طرف می توانند روی آن تفاهم کنند فهرست کردند...
به گزارش جهان به نقل از فارس، اسماعیل کوثری امشب در همایش «روشنگری سیاسی» در شهرستان پردیس که با حضور جمع کثیری از مردم این شهرستان در مسجد «صاحبالزمان» بومهن برگزار شد، اظهار داشت: رژیم اشغالگر قدس در عملیاتی نظامی با استفاده از سامانههای موشکی لیزری، تک تک مواضع حزبالله را در جنوب لبنان بعد از مراحل شناسایی مورد هجمه قرار داده بود...
به طاها…به یاسین…به معراجِ احمد…
به قدر و…به کوثر…به رضوان و طوبی…
به وحی الهی…به قرآنِ جاری
به تورات موسی…و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدایِ گدایان زهرا
چه شب ها که زهرا، دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بیتاب مولا
غلامی این خانواده، دلیل و مرادِ خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص…امیرت مشخص
مکن دل دل، ای دل…بزن دل به دریا
که دنیا…که دنیا…که دنیا…به خسران عقبی، نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد…
و این زندگانیِ فانی…جوانی…خوشی های امروز و اینجا…
به افسوس بسیار فردا…نیرزد
اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش
یقینا…یقینا…خریدارِ یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت
چه اندازه در ندبه ها زاریاری
به شانه کشیدی…غم سینه اش را
و یا چون بقیه تو سربارِ یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردارِ یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه
چه مقدار بیتاب و بیمارِ یاری
دل آشفته بودن…دلیل کمی نیست
اگر بیقراری بدان یارِ یاری
و پایان این بیقراری…بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدارِ یاری
نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفتهمبادا بدوزی نگاه دلت را…
به مردم که بازار یوسف فروشی در این دورهِ بد…شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی…
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لب های گرم علی…یا علیش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امیدِ فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش…
به سبحان…سبحان…سبحان مهدی
به برق نگاه و به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش…به جاه جلیلش
به صوت حجازیه قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی…یا مهدی…مددی
پیامبر (ص) از شیطان پرسید مسجد تو کجاست شیطان گفت بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد. حضرت فرمود با چه کسی هم غذا هستی شیطان گفت زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمیبرند. حضرت فرمود چه کسی پیش تو عزیز است، شیطان گفت کسی که دائم غرق در معصیت است و معصیت را برای لحظهای تعطیل و رها نمیکند.
وی ادامه داد: حضرت رسول از شیطان پرسید آیا تو مؤذنی هم داری شیطان گرفت کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند. حضرت فرمود شکار تو چیست شیطان گفت مردان چشم چران. پیامبر پرسید چه کسی را بیشتر از همه دوست داری شیطان گفت کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم میریزد.
حجتالاسلام انصاریان گفت: پیامبر در ادامه از شیطان پرسید دام تو چیست، ابلیس گفت موی بیرون ریخته زنان و ادامه داد هر تار موی زن بیحجاب و بدحجاب دامی است برای یک مرد و به تعداد تارهای موی زنان من دام دارم. حضرت فرمود مردم را از چه کاری باز میداری شیطان گفت از کارهای خیر اما افرادی که با عالمان و صالحان در ارتباط بوده و از عبادت هم کم نمیگذارند زورم به آنها نمیرسد.
پیامبر اکرم از شیطان پرسید نظرت درباره علی بن ابیطالب، وصی من چیست؟ شیطان پاسخ داد یا رسولالله امکان دستیابی به علی وجود ندارد. این آدم از نظر ما دستنیافتنی است چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمیتوانیم به او برسیم و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع میکند.
حجتالاسلام انصاریان افزود: حضرت رسول فرمودند شیطان! رفقای تو در این دنیا چه کسانی هستند؟ شیطان گفت کسانی که پشتسر مردم غیبت میکنند و پایبند به نماز نیستند. حضرت فرمود همنشینان تو چه کسانی هستند شیطان گفت شرابخواران و همچنین تمام زناکاران در آغوش من هستند. پیامبر(ص) پرسید وکیلان تو چه کسانی هستند شیطان گفت وکیلان من کمفروشان، و خزانهداران من کسانی هستند که خمس و زکات خود را پرداخت نمیکنند.
وی گفت: پیامبر اکرم (ص) در ادامه پرسید شیطان! سرور و شادی تو در چیست شیطان پاسخ داد در این است که مردم قسم دروغ میخورند. حضرت فرمود چشم تو را چه چیزی کور میکند شیطان گفت کمکی که به مستمند در تنهایی میشود. پیامبر فرمود گوش تو را چه چیزی کر میکند شیطان گفت وقتی امت تو دستانشان را به سوی پروردگار بلند کرده و یا الله و یا رب میگویند.
سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در یکی از خاطرات خود از دفاع مقدس به خاطرهای از عملیات مرصاد پرداخته و شرحی از حضور خود در این عملیات را بیان میکند که در ذیل آمده است: «شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم. چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خودروهایی که در انتظار جابهجایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود. بر این اساس با یک فروند هلیکوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاههای تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم...
خادم حرم : خانم کجا؟
شراره : داریم می ریم داخل زیارت، اشکالی داره؟
خادم حرم : زیارت بانو اشکالی نداره، ولی هر جایی آداب خودش را داره، شما متاسفانه وضعیت حجابی خوبی ندارید، باید حجابتون رو کامل کنید و چادر به سر کنید تا بتونید داخل برید.
شراره : آخه این چه کاری که شما می کنید، من از اون سر ایران اومدم که شب تولد خانم تو حرمش باشم، من عاشق حضرت معصومه ( سلام الله علیها) هستم، چون وقتی که سرطان داشتم خوبم کرد، حالا چادر نپوشم مگه چی می شه؟؟؟
خادم حرم : دخترم، اینقدر زود ناراحت نشو، انسان عاشق، هرچی که معشوقش می گه عمل می کنه، عاشق واقی کسی ست که تیپ و الگوی رفتاریش هم مثل معشوقش باشه، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نامش رو معصومه قرار دادند چون پاک و عفیف بود، و در حجاب و عفاف و پاکدامنی زبانزد همه بود، شما که این بانو را دوست دارید و عاشقش هستید چرا رفتارتون نباید مثل معشوقتون باشه؟؟؟
تازه حجاب کامل تنها برای حرم این خانم نیست بلکه اینجا تنها تلنگری برای ماست که در همه حال حجاب را رعایت کنیم و بانویی مانند فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را الگوی زندگیمان قرار دهیم.
شراره : آخه من قبلا چادری بودم ولی وقتی دانشگاه رفتم هی منو مسخره می کردند و منم از این رفتار دیگران اذیت وناراحت می شدم، به خاطر همین دیگه چادر سرم نکردم.
خادم حرم : مطمئن باش که هر کس دین خدا را به سخره بگیره عاقبت به خیر نمی شه، ما باید در اعتقاداتمون قوی و پایدار باشم، حجاب و عفاف از جمله چیزهایی که تمام دشمنان اسلام به دنبال از بین بردنش هستند، و ما باید با اون مبارزه کنیم. حالا این چادر را بپوش تا معشوق، عاشقش را اونجوری که رضای خداست و دوست داره ببینه.
شراره : ممنون از حرفاتون، شما درست می گید، من باید در مسیر عشقم حرکت کنم، از امشب، که تولد بانوی عصمت و پاکیه، به خودش در مقابل خدا قول می دم که دیگه چادر به سر کنم، و هر اتفاقی که افتاد حجابم را رعایت کنم، من عاشق دختر موسی بن جعفر هستم، خدا کنه که بانو از من عاشق، راضی باشه....
منبع : www.jonbeshnet.i
خدایا نامه ام رو به دست امام حسین برسون
سلام امام حسین مهربون...
من دختری کوچک هستم . پدرم جانباز موجی است...
الان که دارم برای شما نامه می نویسم پدرم خوابیده آرومه آرومه .
وقتایی که خوابه میام کنارش وباهاش حرف می زنم...
امام حسین شنیدم رقیه ی کوچولوت به آسمون ها رفته می خوام بهتون بگم ...
من حاضرم دختر شما بشم...
به جاش حال بابام رو خوب کنید از شما خواهش می کنم می دونم که خیلی مهربونید امام حسین ...
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه توصیههای كاربردی رهبر انقلاب درباره نماز، نهجالبلاغه و قرآن كه در بیاناتشان به آن پرداختهاند را به ترتیب در سه دهه ایام ماه مبارك رمضان منتشر میکند.
*** علاج دنياپرستى را هم اميرالمؤمنين در خطبهى متقين بيان فرموده است: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعينهم»(۱) علاج دلبستن و مجذوب شدن به دنيا اين است كه انسان تقوا پيشه كند كه از خواص تقوا يكى همين است كه «عظم الخالق فى انفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آنچنان جايگاهى پيدا ميكند كه همه چيز در نظر او كوچك ميشود. اين مقامات دنيوى، اين اموال، اين زيبائىها، اين جلوههاى زندگى مادى، اين لذتهاى گوناگون در نظر انسان حقير ميشود و بر اثر عظمت ياد الهى در دل انسان، اهميت پيدا نميكند. از خصوصيات تقوا همين است. خود او هم - اميرالمؤمنين - مظهر كامل همين معنا بود. در اين خطبهى معروف «نوف بكالى» كه حالا من يك فقرهاى از آن را بعد عرض ميكنم، ميگويد حضرت ايستاد روى سنگى، لباس ساده پشمىِ مندرسِ كمقيمتى بر تن او بود و نعلى از برگ خرما يا از پوست درخت خرما به پاى او بود؛ چنين وضعيت فقيرانه و زاهدانهاى حاكم و مدير آن كشور عظيم اسلامى داشت؛ اينجور زندگى ميكرد و اين بيانات عظيم، اين جواهر حكمت را بر زبان جارى ميكرد.
اين بزرگوار در همين قضاياى سياسى زمان خود، وقتى در جنگ صفين يك نفر آمد راجع به قضاياى سقيفه و اين چيزها سؤال كرد، حضرت با تندى به او جواب دادند، فرمودند: «يا اخا بنىاسد انّك لقلق الوضين ترسل فى غير سدد» جاى حرف را نميدانى، نميفهمى چه بگوئى، كجا بگوئى، حالا در اثناى اين حادثهى عظيم نظامى و سياسى، آمدى از گذشته سؤال ميكنى كه قضيهى سقيفه چه بود! وليكن در عين حال يك كلمه جواب او را ميدهند، ميفرمايند ليكن تو حق سؤال كردن داشتى، چون سؤال كردى، حق دارى و من بايد جواب بدهم؛ «فانّها كانت اثرة شحّت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس اخرين» اين يك امتيازطلبى بود؛ يك عدهاى چشم پوشيدند، يك عدهاى به آن چنگ انداختند. مسئلهى چشم پوشيدن؛ يعنى قدرتطلبى، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنيا به هر شكل آن رفتن، از نظر اميرالمؤمنين در همهى زمانها محكوم و مردود است. اين آن روحيهى اميرالمؤمنين است كه ميخواهد به ما اين روحيه را تعليم بدهد؛ بايد ما از اميرالمؤمنين اين را درس بگيريم؛ ياد خدا و توجه به ذكر و مناجات الهى، مهمترين علاجى است كه اميرالمؤمنين براى اين كار دارد.
ما بايد اين شبها، اين روزها و اين دعاها را قدر بدانيم. توجه به اين دعاها، تذكر مضامين اين دعاها خيلى ارزش دارد؛ اگر قدردانى كنيم. اينها علاج درد درونى ماست كه متأسفانه آحاد بشر در همهى دورانها به آن مبتلا بودهاند. بايد هرچه ميتوانيم اين بيمارى، اين درد بزرگ، اين ضايعه - دلبستگى به دنيا - را در خودمان كم كنيم. توجه به خداى متعال و تذكر عظمت پروردگار يكى از راههاست. لذا شما دعاهاى اميرالمؤمنين را نگاه كنيد؛ پرشورترين دعاها همين دعاهاى اميرالمؤمنين است. البته ادعيهى رسيدهى از معصومين (عليهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالى، منتها جزو بهترينها يا شايد بهترينها، اين دعاهائى است كه از اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) رسيده است. همين دعاى كميل يا دعاى صباح يا دعاى مناجات شعبانيه، كه من از امام (رضوان اللَّه عليه) يك وقتى پرسيدم كه در بين اين دعاها شما بيشتر به كدام علاقه داريد، ايشان گفتند دعاى كميل و مناجات شعبانيه. هر دو از اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) است. اين راز و نياز و سوز و گداز اميرالمؤمنين و هم مناجاتهاى آن بزرگوار، حقيقتاً گدازنده است براى كسى كه توجه داشته باشد. ۱۳۸۷/۰۶/۳۰پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه توصیههای كاربردی رهبر انقلاب درباره نماز، نهجالبلاغه و قرآن كه در بیاناتشان به آن پرداختهاند را به ترتیب در سه دهه ایام ماه مبارك رمضان منتشر میکند.
*** علاج دنياپرستى را هم اميرالمؤمنين در خطبهى متقين بيان فرموده است: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعينهم»(۱) علاج دلبستن و مجذوب شدن به دنيا اين است كه انسان تقوا پيشه كند كه از خواص تقوا يكى همين است كه «عظم الخالق فى انفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آنچنان جايگاهى پيدا ميكند كه همه چيز در نظر او كوچك ميشود. اين مقامات دنيوى، اين اموال، اين زيبائىها، اين جلوههاى زندگى مادى، اين لذتهاى گوناگون در نظر انسان حقير ميشود و بر اثر عظمت ياد الهى در دل انسان، اهميت پيدا نميكند. از خصوصيات تقوا همين است. خود او هم - اميرالمؤمنين - مظهر كامل همين معنا بود. در اين خطبهى معروف «نوف بكالى» كه حالا من يك فقرهاى از آن را بعد عرض ميكنم، ميگويد حضرت ايستاد روى سنگى، لباس ساده پشمىِ مندرسِ كمقيمتى بر تن او بود و نعلى از برگ خرما يا از پوست درخت خرما به پاى او بود؛ چنين وضعيت فقيرانه و زاهدانهاى حاكم و مدير آن كشور عظيم اسلامى داشت؛ اينجور زندگى ميكرد و اين بيانات عظيم، اين جواهر حكمت را بر زبان جارى ميكرد.
اين بزرگوار در همين قضاياى سياسى زمان خود، وقتى در جنگ صفين يك نفر آمد راجع به قضاياى سقيفه و اين چيزها سؤال كرد، حضرت با تندى به او جواب دادند، فرمودند: «يا اخا بنىاسد انّك لقلق الوضين ترسل فى غير سدد» جاى حرف را نميدانى، نميفهمى چه بگوئى، كجا بگوئى، حالا در اثناى اين حادثهى عظيم نظامى و سياسى، آمدى از گذشته سؤال ميكنى كه قضيهى سقيفه چه بود! وليكن در عين حال يك كلمه جواب او را ميدهند، ميفرمايند ليكن تو حق سؤال كردن داشتى، چون سؤال كردى، حق دارى و من بايد جواب بدهم؛ «فانّها كانت اثرة شحّت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس اخرين» اين يك امتيازطلبى بود؛ يك عدهاى چشم پوشيدند، يك عدهاى به آن چنگ انداختند. مسئلهى چشم پوشيدن؛ يعنى قدرتطلبى، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنيا به هر شكل آن رفتن، از نظر اميرالمؤمنين در همهى زمانها محكوم و مردود است. اين آن روحيهى اميرالمؤمنين است كه ميخواهد به ما اين روحيه را تعليم بدهد؛ بايد ما از اميرالمؤمنين اين را درس بگيريم؛ ياد خدا و توجه به ذكر و مناجات الهى، مهمترين علاجى است كه اميرالمؤمنين براى اين كار دارد.
ما بايد اين شبها، اين روزها و اين دعاها را قدر بدانيم. توجه به اين دعاها، تذكر مضامين اين دعاها خيلى ارزش دارد؛ اگر قدردانى كنيم. اينها علاج درد درونى ماست كه متأسفانه آحاد بشر در همهى دورانها به آن مبتلا بودهاند. بايد هرچه ميتوانيم اين بيمارى، اين درد بزرگ، اين ضايعه - دلبستگى به دنيا - را در خودمان كم كنيم. توجه به خداى متعال و تذكر عظمت پروردگار يكى از راههاست. لذا شما دعاهاى اميرالمؤمنين را نگاه كنيد؛ پرشورترين دعاها همين دعاهاى اميرالمؤمنين است. البته ادعيهى رسيدهى از معصومين (عليهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالى، منتها جزو بهترينها يا شايد بهترينها، اين دعاهائى است كه از اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) رسيده است. همين دعاى كميل يا دعاى صباح يا دعاى مناجات شعبانيه، كه من از امام (رضوان اللَّه عليه) يك وقتى پرسيدم كه در بين اين دعاها شما بيشتر به كدام علاقه داريد، ايشان گفتند دعاى كميل و مناجات شعبانيه. هر دو از اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) است. اين راز و نياز و سوز و گداز اميرالمؤمنين و هم مناجاتهاى آن بزرگوار، حقيقتاً گدازنده است براى كسى كه توجه داشته باشد. ۱۳۸۷/۰۶/۳۰