یکی از محافظان مقام معظم رهبری نقل می کنند که: افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانهشان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تکتک این محلههای خود شما را من حداقل میدانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند.
حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاریام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. بههمینخاطر میدانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحالترین لذتی که آدم میخواهد ببرد را دارد.
بعضیهایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید میروی فقط یک فرزند داشتند که آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچهشان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آنها با افتخار میگویند، ولی ما که مینشینیم نگاه میکنیم، آن خستگی را احساس میکنیم...
موج روشنفکری در حوزه اندیشه در حوزه اندیشه اسلامی و گرایش به اسلام پا گرفت و قوت پیدا کرد. جمعیتهای سیاسی بر مبنای اندیشه اسلامی بوجود آمد و خود این توجه اندیشمندان و متفکران و آگاهان و همشمندان به اسلام را بیشتر کرد.
به گزارش افکار، "از شگفتیهای زمان و شاید از شگفتیهای شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کردهاند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگهدارند." این سخنان آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب در واقع اعتراضی است به آنچه که از سوی دو طیف موافقان و مخالفان علی شریعتی نسبت به او روا داشته می شود و سعی میشود تا او را آن طور که میخواهند و نه آن چنان که بود معرفی کنند.
در آستانه 29 خردادماه سالروز درگذشت مرحوم شریعتی، بازخوانی سخنان رهبر انقلاب که شریعتی را از دوران پیش از سفر به فرانسه میشناختهاند، بهترین منبع و ماخذ برای شناخت شخصیت علمی مرحوم شریعتی از منظر رهبر انقلاب است. در زیر متن کامل یک سخنرانی ایشان در موضوع شریعتی بدون افزوده و تلخیص و بیهیچ توضیحی منتشر میشود.
متن کامل بیانات آیتالله خامنهای در سومین سالگرد دکتر شریعتی...
اى کرامت وجود! باد غربتى که مىوزد به کوچههاى بى تو، بوى مرگ مىدهد، بوى خستگى، فسردگى؛ کوچهها در انتظار یک نسیم روح بخش یک پیام آشنا ودلنواز سینه را گشودهاند. کوچههاى ما همیشه عاشق تو بودهاند.
صبحگاه جمعهها آفتاب یاد تو از ندبههاى ما طلوع مىکند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتیاق و نغمه امید با دلى سفید خواب رفته است روز را به شوق دیدنت میآغازد.
اى بهانه اى براى زیستن! اشتیاق همچو سبزه بهاره هر طرف دمیده است. جمکران؛ جلوه اى از انتظار و شوق ماست، اى بهار جاودان، ما در انتظار مقدم توییم اى امید آخرین!
همزمان با فرا رسیدن نیمه شعبان و میلاد پر برکت منجی آخر الزمان حضرت مهدی موعود(عج) باور مهدوی را در بینش و دیدگاه رضوی در گفت و گو با دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی مورد واکاوی قرار دادهایم که در ادامه میخوانید...
در کتاب مواعظ العدیه، تالیف آیة الله علی مشکینی آمده است که روزی پیامبر (ص) از جایی عبور می کردند. چشمشان به جمعیتی افتاد که دور شخصی را گرفته بودند. حضرت نزد آن ها رفتند و پرسیدند: برای چه در اینجا جمع شده اید؟!
مردم عرض کردند: دیوانه ای در اینجا هست که حرکات او ما را به اینجا کشانده است.
پیامبر فرمودند: دیوانه ی حقیقی این شخص نیست؛ بلکه این شخص بی نوا، گرفتار و بیمار است. آیا می خواهید شما را به ویژگی های دیوانه حقیقی، آگاه کنم؟
عرض کردند: آری ای رسول خدا.
سپس حضرت فرمودند: دیوانه ی حقیقی دارای این نشانه هاست:
1- همیشه با کبر و نخوت، راه می رود؛
2- به دو طرف خود (از روی غرور) مکرر نگاه می کند؛
3- شانه های خود را (از روی برتر دانستن خود به دیگران) بالا و پایین می آورد؛
4- از درگاه خدا آرزوی بهشت می کند با این که پیوسته در گناه می باشد و به گناه خود ادامه می دهد؛
5- و جامعه، نه از شر او در امانند و نه به خیر او امیدوار.
امام رضا (ع) استفاده از عطر را باعث انبساط روحی دانسته می فرماید: «چهار چیز است که دل را باز می کند و غم را از بین می برد: عطر زدن، عسل خوردن، سوارى کردن و به سبزه نظر کردن!» و نیز در توصیه ای دیگر به مردم می فرمایند: « برای مرد سزاوار نیست که استفادی هر روزه از بوی خوش را ترک کند پس اگر نتوانست، یک روز در میان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو سازد و هیچ گاه این عمل را رها نکند».(1)
امام رضا (علیه السلام) در روایتی دیگر عطر زدن را از اخلاق انبیا دانسته می فرماید: «الطَیبُ من أخلاق الأنبیاء ؛ خوشبو کردن، از اخلاق پیامبران است».(2)
و در روایات دیگر نقل شده که بوی خوش همواره از محل زندگی امام رضا (ع) پراکنده بود . در همین زمینه از یکی از کنیزان امام رضا (علیه السلام) نقل شده که آن حضرت به عود هندى بخور مىکرد و بعد از آن گلاب و مشک به کار مىبرد.(3) و حسن بن جهم می گوید: حضرت رضا (علیه السّلام) از منزل خارج شد، بوى خوش بخور از آن جناب ساطع بود.(4)
در مورد آداب استفاده از بوی خوش هم معمر بن خلاد نقل می کند: حضرت رضا (علیه السّلام) به من دستور داد برایش روغنى تهیه کنم که در آن مشک و عنبر باشد و به من فرمود که آیة الکرسى و سوره ام الکتاب و معوذتین (دو قل اعوذ) و آیاتى که براى حفظ از شیطان خوب است، در کاغذى بنویسم و آن را بین شیشه و جعبه آن قرار دهم. این کار را کردم بعد که خدمتش رسیدم، محاسن خود را عطرآگین کرد و من تماشا می کردم.(5)
و در روایتی دیگر حسن بن جهم میگوید: خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم، ظرفی نزد من آورد که در آن مشک بود. خطاب به من فرمود: از این مشک بردار و بر خود بمال. مقداری برداشتم و بر خود مالیدم. فرمود: مقداری دیگر بردار و بر گودی پایین گردن بمال. (6)
امام رضا علیه السلام در توصیه ای پزشکی خطاب به علی بن یقطین که به امام رضا علیه السلام نوشته بود در سرم سردی سخت حس میکنم به طوری اگر بادی بوزد کم میماند غش کنم. در پاسخ نوشتند: پس از غذا عنبر و زنبق را به بینی بکش انشاء الله نجات پیدا میکنی. (7) .
همچنین امام رضا(ع) ضمن توصیه به استفاده پیوسته از بوی خوش و فرستادن صلوات به هنگام عطر زدن فرمود: (کانَ یَعرِفُ مَوضِعَ سُجُودِ اَبِیعَبدِالله به طیبِ رِیحَه) جایگاه سجده امام صادق علیه السلام از بوی عطر آنجا شناخته میشد. (8)
پانوشتها:
1. بحارالانوار، ج73، ص140
2. الکافی، ج6، ص510
3. قمى، شیخ عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج 3، ص،1622
4. قمى، شیخ عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج 3، ص 518٫
5. کافی، ج 6، ص 516، ح 2
6. عباس عزیزی، عطر زینت نماز و زندگی، ص 35
7. محسن کاظمی، عطر درمانی، ص 129
8. مکارم الاخلاق، ص 81
سید نورالدین عافی نویسنده کتاب «نورالدین پسر ایران» درباره انگیزه خود در خصوص بازگویی خاطرات جنگ در این کتاب گفت: واقعا نمیدانستم این کتاب تا چه حد میتواند تاثیرگذار باشد. سال 1373 یک شب خواب دیدم مقام معظم رهبری ورقههایی در دست دارد که میخواند و گریه میکند. کسی گفت اینها خاطرات یک جانباز 70 درصد است. وی ادامه داد: این خواب فکرم را مشغول کرده بود. لذا تمایل پیدا کردم تا خاطرات را در یک کتاب بیان کنم. خاطرهها مربوط به هشت سال زندگی در جنگ است. عافی با اشاره به اینکه معصومه سپهری زحمات زیادی را برای تدوین کتاب کشیده است، گفت: تدوین این کتاب حدود 15 سال طول کشید. من با همسر خانم سپهری در جبهه همرزم بودیم و رفت و آمد زیادی داشتیم. اگر زحمات خانم سپهری نبود امروز کتاب نورالدین پسر ایران شکل نمی گرفت. این راوی در ادامه به دیدار خود با مقام معظم رهبری اشاره کرد و افزود: در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتم ایشان دستهایش را بلند کرد و خطاب به من فرمود: «سلام پسر ایران؛ با این کتاب من را شاد کردی». مقام معظم رهبری در خصوص این کتاب به من فرمودند: گاهی با این کتاب خندیدم و گاهی نیز گریستم.
آن چه را که دولت یازدهم به عنوان برنامه اقتصادی و اولویت کاری خود مطرح کرده، راه حلهایی برای حل مشکلات اساسی است که در سالهای اخیر «تعادل» و «ثبات» را از اقتصاد کشور و معیشت مردم سلب کرده است.
صاحب نظران عقیده دارند شعارها و برنامههای اقتصادی دولت یازدهم به طور صد در صدی با خواستههای مردم مطابقت دارد و چنان چه بین 30 تا 40 درصد این برنامهها محقق شود، میتوان این گونه استنباط کرد که دولت «تدبیر» و «امید» کلیددار قابل اعتمادی برای اقتصاد کشور بوده، چرا که برنامهها و اولویتهای کاریاش رنگ و بوی «کارشناسی» داشته است...
حضرت علی علیه السلام برای سنجش و امتحان مردان به شش مورد اشاره می فرمایند و اعلام می دارند اخلاق مردان را در این شش موقعیت باید سنجید.
ایشان می فرمایند:
شش چیز است که اخلاق مردان با انها امتحان می شود
غررالحکم ج1 ص 100
بی تردید نوع واکنش هر فردی در برابر موارد فوق می تواند نشاندهنده خلق و خوی او باشد
دعا نشان از فروتنی، تواضع، خاکساری، خشوع و خضوع به درگاه موجودی عزیز و مقتدر، توانا و بلند مرتبه است در مقام دعا باید دانست که «من» هیچ نیست و هر چه هست«اوست» باید باور کرد که من مخلوقم و او خالق من ذلیلم و او عزیز...
آقا خودشان هم به ورزش علاقه دارند و هم اهل ورزش هستند. میگفتند كه والیبال بازی میكردند و والیبالشان هم خیلی خوب بود. میگفتند در نوجوانی و حتی با همان لباس طلبگی، والیبال بازی میكردند. به ورزش باستانی هم علاقه داشتند و كار میكردند. ایشان در مراسم مختلف ورزش باستانی كه دعوت میشدند، حضور مییافتند. به كوهنوردی هم بسیار علاقه دارند. یادم میآید در اوایل انقلاب یك روز به من گفتند من نذری دارم و میخواهم به امامزاده داوود سلاماللهعلیه بروم. ما هم برنامهریزی كردیم و همراه چند تن از محافظها و آقای راشد یزدی به سمت امامزاده داوود حركت كردیم. ایشان لباس پاسداری پوشیدند و صورتشان را با چفیه بستند. آقای راشد هم با لباس عادی روحانیت آمده بود. جالب اینكه در راه همه فكر میكردند ایشان محافظ آقای راشد است، چون ما با لباس كوهنوردی و تجهیزات آمده بودیم. من به سبب تخصصم در كوهنوردی، سنگنوردی و صخرهنوردی، خوب میدانستم كه راهپیمایی یك كوهنورد حرفهای به چه شكل است، و میدیدم كه آقا كاملاً حرفهای و خیلی راحت مسیر را به سمت بالا طی میكردند و بدنشان بسیار روی فرم بود.