در پاسخ به اين پرسش توجه به چند نکته ضروري است :
1-کساني که اخلاق را نسبي مي دانند معتقدند که هر خلقي در يک جا خوب و مطلوب است و در جاي ديگر بد و نامطلوب ؛ در يک زمان خوب و در زمان ديگر بد است . به عبارت ديگر در مورد چيزي نمي توان گفت که در همه وقت و همه جا اخلاقي خوب ودر مورد چيز ديگري معتقد شد که در همه جا و در هر زمان اخلاقي بد است . بلکه هر خلقي در يک جا خوب است و در جاي ديگر بد است . در يک زمان خوب است و در زمان ديگر بد است .پس اخلاق امري نسبي است و به همين دليل نمي تواند دستور العملي دايمي و کلي و هميشگي باشد بلکه در هر زمان دستورات اخلاقي بايد به گونه اي خاص باشد .
2-دروغ مصلحت آميز با دروغ منفعت خيز متفاوت است و بسياري اين دو را با هم اشتباه مي کنند . دروغ مصلحت آميز يعني دروغي که فلسفه دروغ بودن خود را از دست داده و فلسفه راستي و صداقت را پيدا کرده است . يعني دروغي است که انسان با آن حقيقتي را نجات مي دهد .اما دروغ منفعت خيز يعني اين که انسان دروغ مي گويد که خودش سودي برده باشد . پس موضوع مصلحت را نبايد با موضوع منفعت اشتباه کرد . مصلحت داير مدار حقيقت است و مصلحت با حقيقت دو برادر جدا ناشدني هستند . مصلحت رعايت کردن حقيقت و منفعت رعايت کردن نفع و سود خود است .
3-نسبيت در اخلاق مساوى با نفى اخلاق است. در مكاتب الهى، اخلاق امرى اصيل و مبتنى بر اصول و پايههاى محكم جهانبينى است. بنابراين دروغ همواره زشت است و صداقت همواره نيكو ؛ ولى مواردى پيش مىآيد كه دو ملاك اخلاقى در موردى با يكديگر تعارض پيدا مىكنند ؛ مثلاً از يك سو دروغ زشت است و از سوى ديگر راست گفتن موجب فتنه و فاجعه مىشود. در اين گونه موارد به طور مشخص گفتهاند كه دروغ مجاز است.
البته اين موارد معين و مشخص است نه اين كه هر فرد به سليقه خود تشخيص اهم و مهم بدهد. از جمله موارد آن اصلاح ذات البين و حفظ آبروى مسلمان است. موارد ديگرى نيز دارد كه در كتابهاى فقهى مطرح است. بنابراين اين موارد خود موضوعى جديد است كه حكم جديد مىطلبد نه اين كه همان دروغ باشد كه در برخى موارد مجاز شمرده شده ؛ بلكه دروغى است كه چندين خصوصيت ديگر را نيز داراست از اين رو حكم آن نيز با ديگر موارد دروغ تفاوت دارد.
4- در هر کجا که هدف هاي مهم تري به خطر بيفتد وبراي دفع آن توسل به دروغ ضرورت داشته باشد دروغ جايز و گاه واجب مي گردد . تمام اين موارد مشمول قاعده اهم و مهم است که قاعده اي عقلي و شرعي است و روايات متعددي بر آن دلالت دارد . البته تجويز دروغ در اين موارد مانند حلال بودن خوردن مردار در موارد ضرورت است که بايد به مقدار ضرورت و تنها در مواردي که راهي جز آن نيست استفاده شود .
5- دروغ مصلحت آميز به معنايي که در بالا به آن اشاره شد از مصاديق قاعده اهم و مهم است و قاعده اهم و مهم و چشم پوشي از مهم به خاطر اهم خود موضوع اخلاقي ثابت و لا يتغيري است که نه تنها با موضوع ثابت بودن و نسبي نبودن اخلاق منافاتي ندارد بلکه تاييد کننده و تقويت کننده آن است پس دروغ مصلحت آميز هماهنگي كاملي به مسئله ثابت بودن اخلاق و ارزش هاي اخلاقي دارد و هيچ گونه تعارضي با آن ندارد .
براي آگاهي بيشتر ر. ک :
1- فلسفه اخلاق ، شهيد مطهري ، ص 82
2- 2-اخلاق در قرآن ؛ مکارم شيرازي ،ج3 ، 237