و در آيه ديگر ميفرمايد «فَاسْئَلُوا اَهْل الذِّكْر اِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون» نحل/43 و انبياء/7 . آيه نخست نشان ميدهد كه افرادي از ميان مسلمانان، ناآگاهانه در مسير پخش شايعات كه احياناً به وسيلة دشمنان اسلام و منافقان ساخته و پرداخته ميشد قرار ميگرفتند، گاه شايعة پيروزي ، و گاه شايعة شكستها ، و گاه شايعات ديگر و اين امر، ماية غفلت و بيخبري و گاه سبب تضعيف روحية مسلمانان ميشد ، قرآن ميگويد «مسلمانان بايد در اين گونه مسائل مهم اجتماعي كه از آن آگاهي ندارند به پيامبر اسلام (ص) يا اولي الامر مراجعه كنند». اولي الامر، يعني صاحبان فرمان ، به يقين در اينجا به معني فرماندهان جنگي نيست ، چرا كه به دنبال آن ميگويد آنهايي كه استنباط امور ميكنند (يعني مسائل را از ريشه مورد بررسي قرار ميدهند) از اين گونه امور آگاهند ، و مردم ناآگاه بايد به آنها مراجعه كنند (توجه داشته باشيد «يَسْتَنْبِطُونَهُ» از مادة «نَبَط» ـ بر وزن «فقط» ـ در اصل به معني نخستين آبي است كه از چاه ميكشند و از ريشههاي زمين خارج ميشود ، از همين رو به دست آوردن هر حقيقتي را از دلائل و شواهد مختلف استنباط ميگويند) اين تعبير، تنها درباره عالمان صادق است نه فرماندهان جنگي و نه امرا، به اين ترتيب مسلمانان را موظف ميكند كه در مسائل حساس و سرنوشت ساز به آگاهان و صاحبان امر مراجعه كنند. در اينكه منظور از «اولوالامر» در اينجا كيانند؟ باز در ميان مفسران گفتگو است ، بعضي آن را به معني اميران لشكر (مخصوصاً لشكرياني كه پيامبر در آن حضور نداشت) تفسير كردهاند و بعضي به معني علماء و فقهاء ، و بعضي به معني خلفاي چهارگانه نخستين و بعضي به معني اهل عقد و حل (سردمداران جامعه) و گروهي به معني امامان معصوم (ع) دانستهاند. از ميان اين پنج تفسير ، تفسير آخر از همه مناسبتر به نظر ميرسد، زيرا در ذيل آيه دو ويژگي براي «اولوالامر» ذكر شده كه نميتواند دربارة غير معصوم صادق باشد. نخست اينكه بطور قاطع ميگويد «اگر مراجعه به اولوالامر كنند، آنان كه از ريشه مسائل آگاهند راهنمائيشان ميكنند» و ظاهراً اين تعبير آن است كه علم آنها هرگز آميخته به جهل و شك و خطا نيست ، و اين در مورد غير معصومين صدق نميكند. ديگر اينكه وجود اولوالامر را نوعي فضل و رحمت الهي ميشمرد كه اطاعت آنها مردم را از متابعت شيطان باز ميدارد «وَلَوْلا فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَ تَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ اِلاّ قليلاً.» روشن است كه تنها متابعت و پيروي معصومين ميتواند انسان را از گمراهي و متابعت شياطين به طور قطع باز دارد، چرا كه افراد غير معصوم خود ممكن است لغزش پيدا كنند و گرفتار خطا و گناه شوند و بازيچة دست شيطان گردند! به همين دليل در احاديث متعددي كه از طرق اهل بيت (ع) و اهل سنت به ما رسيده ، اولوالامر در اين آيه به معني امامان معصوم تفسير شده است. در حديثي مرحوم طبرسي در مجمع البيان از امام باقر (ع) نقل ميكند «هُمُ الاَئِمَّهُ المَعْصُومُونَ» . (مجمع البيان 3/82). و در حديثي كه در تفسير عياشي از امام علي بن موسي الرضا (ع) نقل شده ميخوانيم «يَعْني آلَ مُحَمُدٍ وُ هُمْ الَّذينَ يَسْتَنْبِطُونَ مِنُ القُرآنِ وَ يَعْرِفُونَ الحَلالَ وَالحَرامَ وُهُمْ حُجَّةُ اللّهِ عَلي خَلْقِهِ»؛ (تفسير كنز الرقائق 3/468) . و در حديث ديگري كه در «كمال الدين صدوق» از امام باقر (ع) ميخوانيم «وَ مَنْ وَضَعَ وِلايَةَ اللّهِ وَ اَهْلَ اِسْتِنْباطِ عِلْمِ اللهِ في غَيْرِ اَهْلِ الصَفْوَهِ مِنْ بُيُوتاتِ الاَنْبياءِ فَقَدْ خالَفَ اَمْرَ اللهِ!»؛ (تفسير كنز الدقائق 3/486) . در مورد آية دوم يعني «فَاسْئَلُوا اَهْل الذِّكْر اِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» كه در دو سوره قرآن مجيد (نحل – 43 و انبياء 7) آمده است ، به همگان دستور ميدهد كه اموري را كه نميدانند از اهل ذكر سؤال كنند. بدون شك ، ذكر در اينجا به معني آگاهي و اطلاع است ، و «اَهْل ذِكْر» آگاهان و مطلعان را به طور كلي شامل ميشود ، به همين دليل به اين آيه در مورد مسأله تقليد و رجوع جاهل به عالم استدلال شده است، ولي مصداق اتم و اكمل آن، كساني هستند كه علم آنها از علم پيامبر (ص) و خدا سرچشمه ميگيرد ، علم آنها علمي است خالي از خطا و اشتباه ، علمي است توأم با مقام عصمت به همين دليل اين آيه در مورد اهل بيت (ع) به امامان معصوم تفسير شده است از جمله در حديثي از امام علي بن موسي الرضا(ع) ميخوانيم كه در پاسخ سؤال از آيه بالا فرمود «نَحْنُ اَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ المَسْئولُون» ؛(تفسير برهان 2/369) ! قابل توجه اين است كه همين مطلب يا نزديك به آن از تفاسير دوازده گانه اهل سنت نقل شده است (منظور از تفاسير دوازده گانه تفسير «ابو يوسف» و «ابن حجر» و «مقاتل بن سليمان» و تفسير «وكيع بن جراح» و تفسير «يوسف بن موسي القطان» و تفسير «قتاده» و تفسير «حرب الطائي» و تفسير «سدي» و تفسير «مجاهد»، و تفسير «مقاتل بن حيان» ، و تفسير «ابي صالح»، و تفسير «محمد بن موسي شيرازي» است. در اين تفاسير از ابن عباس نقل شده است كه منظور از آية «فَاسْئَلُوا اَهْلَ الذِّكْرِ هُوَ مُحَمَدٌ وَ عَليٌ وَ فاطِمَهُ وَالحَسَنُ وَالحُسَيْنُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ ، هُمْ اَهْلُ الذِكْرِ وَالْعِلْمِ وَالْعَقْلِ وَالبَيانِ ، وَ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُبُوَّهِ ....» (احقاق الحق 3/482) پيام قرآن ج 9، حضرت آيت الله مكارم شيرازي