امام رضا(عليهالسلام)، نماز را وسيله نزديكى هر انسان پارسا به خداوند مىشمرد و مىفرمود: «الصّلاة قربان كل تقيّ».(1)
آنچه كه حضرت بدان بسيار پاى مىفشرد، اهتمام به نماز اول وقت بود و تاخير آن را بدون عذر، روا نمىدانست .
روزى در خراسان و به هنگام نماز، امام به ابراهيم بن موسى فرمود: اذان بگو.
او از امام رخصت خواست تا همراهان نيز فرا رسند!
حضرت فرمود: خدا تو را بيامرزد. نماز اوّل وقت را بدون عذر تأخير نينداز. و اوّل وقت نماز را بپا دار.
بى درنگ، ابراهيم برخاست و اذان گفت و نماز اول وقت خوانده شد.(2)
اين رويه و سبك، فراگير و در هر زمان و مكان جارى بود و گرماگرم گفتگوهاى علمى و محافل ارشاد و وعظ نيز آن را تخصيص نمىزد.
يكى از نشستهاى مناظره و بحث امام رضا (عليهالسلام) با عمران صابى در حال انجام بود، او از دانشمندان بزرگى بود كه درباره توحيد با امام رضا(عليهالسلام) گفتگو مىكرد. در اين جلسه كه مامون نيز حضور داشت، امام، سؤال هاي عمران را با حوصله، متانت و بيان استدلال هاى روشن پاسخ مىداد و او را به سوي توحيد و يكانگى خدا رهنمون مىشد. هنگامي كه بحث و مناظره به اوج خود رسيد، وقت نماز شد و حضرت رضا(عليهالسلام) نگاهى به مامون كرد و فرمود: «الصّلاة قد حضرت؛ وقت نماز فرا رسيد.
عمران صابي كه به حقايقي دست يافته بود، از امام درخواست چنين كرد
آقاي من! گفتگو و پاسخهاي خويش را قطع نكن دل من آماده پذيرش سخنان شما است.
حضرت رضا(عليهالسلام)فرمود: نماز را ميخوانيم و دوباره به گفتگو ادامه مىدهيم.
آنگاه امام و همراهان به اقامه نماز مشغول شدند و پس از نماز، حضرت به گفتگو با عمران ادامه داد.(3)
پي نوشت:
1) عيون اخبارالرضا، ج2، ص 7
2) الخرائج و الجرائح، ج1، ص 338 ؛ بحار الأنوار، ج49، ص 49.
3) التوحيد، ص 435.