رياكارى در چشم نشاندن كارها و به گوش ديگران رساندن اعمال است; يعنى انگيزه انسان در كارهاى خير و عبادات، خدا نيست; بلكه جلب توجّه ديگران و دل بستن به تحسين خلق است. در علم اخلاق، كسب اعتبار نزد مردم، با انجام كارهاى پسنديده مطلوب است; ليكن اگر سعى كنيم كارمان را ديگران ببينند و در پنهان تمايل انجام آن را نداشته باشيم و حتى آن را ترك كنيم، نشانه وجود رياست.
و اگر از نشنيدن مردم ناراحت باشيم و به گوش ديگران برسانيم، اصطلاحاً«شمعه» ناميده مى شود.
ريشه اين رذيله اخلاقى از عدم شناخت خدا و حسابرسى و پاداش دهى اوست. عامل ديگر، صمع در مال و منافع ديگران كردن و يكسره دل در گرو محبت و ستايش آدمها نهادن است.
ريا كارى در چشم نشاندن كارها و به گوش ديگران رساندن است. يعنى انسان در كارهاى عبادى يا خير انگيزه اش خدا نيست بلكه جلب توجّه آدم ها و دل بستن به تحسين خلق است. و در علم اخلاق، طلب اعتبار نزد مردم، با افعال پسنديده است.
پس اگر سعى كنيم كارمان رد ديگران ببينند و در پنهان حال انجام آن كارهاى پسنديده را نداشته باشيم و يا حتى متروك شود، نشانه رياست.
و اگر از نشنيدن مردم ناراحت باشيم و به گوش ديگران برسانيم اصطلاحاً سُمعه ناميده مى شود.
ريشه اين رذيله اخلاقى از عدم شناخت خدا و حسابرسى و پاداش دهى اوست. عامل ديگر: طمع در مال و منافع و محبت و ستايش آدمها بستن است.
در حديث آمده است; ريا كار سه نشانه دارد:
1. وقتى عبادت نزد مردم انجام مى دهد با نشاط است و در تنهايى كسل است.
2. در هر كارى دوست دارد كه ستايش شود.