شعبى مى گوید: على (علیه السلام ) نه كلمه را بالبداهه فرمود، كه این كلمات در بلاغت آنچنان است ، كه همه ى مردمان از رسیدن به یك كلمه آنها عاجز و ناتوانند:
این سخنان سه تا در مناجات خداوندى است ، سه تاى آن در حكمت ، و سه تاى دیگر در آداب است .
اما مناجات : عرض مى نماید؛ خداوند! این سربلندى مرا بس كه بنده ى درگاه تو باشم ، و این افتخار مرا بس كه چون تو خدایى دارم . خداوندا! تو آنچنانى ، كه من دوستت دارم ، مرا هم چنان كن كه تو دوستم دارى .
اما در حكمت : ارزش هر كس به مقدار معرفت و دانش او است ، هر كه قدر خود را شناخت هلاك نشد و آدمى زیر زبان خود نهفته است .
اما در آداب : هر كه را با احسان بنوازى امیر وى خواهى بود، به هر كس دست حاجت دراز كردى اسیرش خواهى شد، و از هر كه بى نیازى گزیدى با وى برابر و هم تراز خواهى بود.