شیعه از چه زمانی بوده است؟ آیا مکتب اسلام با تشیع منافاتی دارد؟ اساسا مذهب شیعه از چه زمانی در اسلام به وجود آمد؟ آیا در زمان رسول گرامی اسلام (ص) شیعیان وجود داشته اند؟!
شیعه به معنای پیرو در لغت است و به همین معنا در قرآن کریم نیز مکررا به کار رفته است. اما در اصطلاح به معنای مکتب خاصی است که از فرق اسلامی به شمار می رود. اهل تسنن قائلند که مذهب شیعه مذهبی سیاسی است و اساسا در دوره ی رسول خدا (ص) مذهب شیعه وجود نداشته است بلکه در زمان خلافت عثمان به وجود آمده و پس از عثمان با حکومت امیرالمۆمنین (ع) قوت یافته است به همین دلیل اطاعت و پیروی از عقاید شیعیان جایز نیست!
با توجه به دلایل نقلی و عقلی بسیار می توان ثابت نمود که ر گرفته است در واقع رئیس مذهب شیعیان امیرالمۆمنین علی بن ابیطالب (ع) است که از طفولیت در دامن نبوت رسول اکرم (ص) تربیت شده و ریشه ی مذهب شیعه در زمان رسول الله (ص) بوده است و توسط خود حضرت رسول (ص) مورد تأیید قرامعالم دین را از آن حضرت آموخته است.
مطابق با اخباری که در کتب خود اهل تسنن نیز وجود دارد پیامبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) را باب علم خود خوانده و صریحا می فرماید: اطاعت از علی (ع) اطاعت از من است و مخالفت با او مخالفت با من است" بنابراین خود رسول اکرم (ص) آنچنان که در کتب اهل تسنن نیز نقل شده است از همان ابتدا در دوران حیات پربرکت خود، امیرالمۆمنین علی (ع) را به منزله ی جانشین خویش قرار دادند. همچنین سندی قوی تر و معتبرتر از غدیر که شرح جزئیات آن در کتابهای اهل تسنن نیز آمده است که رسول مکرم اسلام (ص) در حضور هفتاد هزار نفر علی (ع) را به امارت و خلافت منصوب نمودند که پس از خودشان (ص) زمام دین را در دست گیرند و عموم مسلمین حتی خلفای اول و دوم اهل تسنن نیز با حضرت علی (ع) بیعت نمودند و به ایشان شاد باش و تبریک گفتند!
بنابراین به صراحت می توان گفت که مذهب شیعه از زمان رسول اکرم (ص) وجود داشته است و در واقع مذهب شیعه چیزی جدای از تعالیم نبوی (ص) نیست بلکه امتداد خط اسلام اصیل در مذهب شیعه تبلور می یابد. با به حکومت رسیدن امیرالمۆمنین علی (ع) این خط راستین که از زمان رسول خدا (ص) آغاز شده و پس از رحلت حضرت (ص) امتداد یافته بود، آشکارتر و واضح تر در جامعه ی اسلامی می شود و گرنه از قبل هم وجود داشته است.
بنابراین نمی توان مذهب شیعه را صرفاً یک مذهب سیاسی دانست که پس از عثمان به وجود آمده اند!
اما در میان مذاهب اهل تسنن که به پیروی از چهار فقیه که عبارتند از ابوحنیفه، مالک احمد بن حنبل و شافعی به وجود آمده اند، کدامیک اصیل است؟! مذاهب اربعه حنفی مالکی و شافعی و حنبلی روی چه پایه ای قرار گرفته اند؟ کدامیک از چهار امام اهل تسنن رسول خدا (ص) را ملاقات نموده اند؟! بگذاریم که در دامان نبوی پرورش یافتن و تحت تعالیم و تربیت رسول الله (ص) بودن خود مطلب دیگری است!
آیا نص و دستوری به قوت غدیر و همانند آن از رسول مکرم اسلام (ص) درباره ی ائمه ی اربعه ی اهل تسنن و لزوم پیروی و اطاعت از آن ها همین طور که احادیث نبوی در مورد امیرالمۆمنین علی (ع) به وفورند، یافت می شوند؟! چرا مسلمانان مجبور به تبعیت و اطاعت کورکورانه از ائمه اربعه ی اهل تسنن هستند؟! امیرالمۆمنین علی (ع) سبقت در دین و ملاقات نبی اسلام (ص) دارد یا ائمه ی اربعه ی اهل تسنن؟!
براساس تعالیم قرآنی و اسلامی تبعیت و اطاعت به ویژه در امر دین درجایی لزوم می یابد که پیشوا و امام شخصی فقیه، عالم و مجتهد و زاهد و باتقوا باشد و بعلاوه نصوص صریحی از جانب رسول اکرم (ص) برای تبعیت از آن ها وجود داشته باشد. کسانی که سبقت در دین دارند اولی به تبعیت هستند یا کسانی که متأخرترند؟! "السابقون السابقون اولئک المقربون"
اگر صفات اجتهاد و تقوا و زهد توأم با نصوص وارده از رسول اکرم (ص) درباره ی عترت طاهره آن حضرت (ص) جمع شد تبعیت و پیروی اولی است یا تبعیت و پیروی از کسانی که ابدا از رسول خدا (ص) درباره ی آن ها دستور و نصی نرسیده است؟! آیا مذاهبی که در زمان پیامبر (ص) اثری از آنها نبوده و هیچ یک از ائمه اربعه در زمان آن حضرت (ص) نبودند و دستوری از آن حضرت (ص) درباره ی آنها نرسیده و پس از قرنی در دنیا پدید آمدند، صاحبان مذهب سیاسی و ساختگی می باشند یا مذهبی که ریشه گذار آن رسول خدا (ص) و پیشوای آن تربیت شده دست آن حضرت (ص) بوده و سایر ائمه آن تا نفر دوازدهم همگی به تمام و به نام کامل و فرد فرد در موردشان دستور و نص رسول اکرم (ص) رسیده است و آن ها را ذیل قرآن قرار داده است؟!
آنچنان که صریحا در حدیث ثقلین می فرماید: "من تمسّک بهما فقد نجی و من تخلف عنهما فقد هلک" یعنی هر کس به آن دو یعنی قرآن و عترت پیامبر (ص) تمسک جوید نجات می یابد و کسی که از آن دو تخلف نماید هلاک می گردد.
ابن حجر از علمای اهل تسنن در کتاب صواعق باب وصیة النبی از آن حضرت نقل می نماید که فرمودند: قرآن و عترت من در میان شما ودیعه ی من هستند که اگر به هر دوی آنها با هم تمسک جستید هرگز گمراه نخواهید شد. آنگاه ابن حجر می گوید: مۆید این قول حدیث دیگری است که آن حضرت درباره ی قرآن و عترت فرمودند: "فلا تقدموا هما فتهلکوا و لاتقصر و اعنهما فتهلکوا و لا تعلموهم فانهم أعلم منکم" یعنی بر قرآن و عترت من تقدم نجویید و از آنها دوری نجویید که هلاک خواهید شد و به عترت من تعلیم ندهید زیرا که آنها اعلم از شما می باشند.
آنگاه ابن حجر اظهار نموده است که این حدیث شریف دلالت دارد براینکه عترت و اهل بیت آن حضرت (ص) در مراتب علمیه و وظایف دینی حق تقدم بردیگران دارند.
بنابراین چگونه است که اهل تسنن فقهای اربعه و ائمه ی چهارگانه خود را در امور دینی و مذهبی مقدم برخاندان عترت طاهره ی پیامبر (ص) می دانند؟!
بنابر آنچه که گذشت معلوم می شود که ائمه ی شیعه که عترت نبوی (ص) هستند چه از لحاظ زمانی که ملاقات علی (ع) با پیامبر (ص) و تحت تعلیم ایشان بودن است و چه از لحاظ رتبه ی علمی و معرفتی به اذعان خود اهل تسنن، تقدم بر ائمه ی اربعه ی اهل تسنن دارند. بنابراین در امر دین که مهمترین مسأله ی هیات آدمی و بشریت است بایستی به کسی رجوع نمود و کسی را ذی صلاح دانست که تقدم برسایرین داشته باشد! از ا ین رو شیعه و مذهب تشیع مفتخر است که ائمه ی اثنی عشر تقدم رتبی و زمانی برائمه ی سایر فرق اسلامی دارند!
قضاوت با شما!!
منابع و مآخذ:
1- شبهای پیشاور – مرحوم سلطان الواعظین شیرازی (ره)
2- امامت و رهبری – شهید مطهری (ره)
3- آنگاه که هدایت شدم – دکتر محمد تیجانی تونسی
4- شیعه در اسلام – علامه طباطبایی (ره)