اهتمام آیتالله بهجت به مباحث امامت و مداومت او بر ادعیه و زیارات مأثوره، ساده زیستی و شهرت گریزی ایشان در كنار تأكید بسیار بر تعقل از ویژگیهای برجسته ایشان است.
ایشان تا جایی كه در توان داشت نمیخواست پاسخ رد به مراجعهكنندگان بدهند. یك روز حوالی ساعت ۵/۹ صبح به خانهشان رفتم. منزل ایشان كوچك بود و سه اتاق داشت. یكی از اتاقها اندرونی بود و دیگری اتاقی كه بخشی را به كتابخانه و بخش دیگری را به پذیرایی از مهمانان و مراجعهكنندگان اختصاص داده بودند.
من هر روز حدود نیم ساعتی خدمت ایشان میرفتم و ایشان هم روی لطف و توجهی كه به من داشتند، كلید منزلشان را به من داده بودند كه هر وقت بخواهم، بتوانم به آنجا بروم. آن روز دیدم كه شخصی دم در ایستاده و آقا هم به خاطر گرمای تابستان با یك پیراهن نازك و عرقچین دم در آمدهاند و دارند با او حرف میزنند.
جلو رفتم و سلام كردم و دیدم آن شخص دارد از دست تنگ و فشار معیشت با آقا صحبت میكند و از ایشان میخواهد دعایی را به او تعلیم بدهند تا از وضعیت مشقتبار خود خلاص شود.
آقا به ایشان فرمودند:«صبح و شب این دعا را بخوانید:
اللهم اغننی بحلالك عن حرامك و بفضلك عن من سواك.»
آن آقا گفت:«یادم نمیماند. بیزحمت بنویسید و بدهید.» آقا به من فرمودند:«آقای افتخاری! بنویسید و به ایشان بدهید.» من خودم میخواستم «بطاعتك عن معصیتك» را هم بیفزایم كه آقا فرمودند:«این كار را نكن.» آقا فرمودند:«بعد از آن هم صلوات بفرستید. انشاءالله اثر دارد.»