درباره مفهوم غیبت می توانیم مثالهای فراوانی بزنیم. به بچه ها بگوییم که ممکن است در شهرهای مختلف، اعم از قم و نجف، علمای بزرگواری زندگی کنند که ما از کتاب و رساله شان استفاده کنیم. همچنین دانشمندان بزرگی در کشورهای مختلف وجود دارند که ما از علوم و دروس آنها استفاده می کنیم. از معارف و آثار آنها استفاده می کنیم، بدون اینکه آنها را ببینیم. ممکن است کودک بپرسد که ما می توانیم آنها را ببینیم. اما نمی توانیم حضرت مهدی(عج) را ببینیم. در اینصورت باید گفت که اتفاقا امکان دیدن خیلی از علما، مراجع و مسئولین به دلایل اشتغالات فراوان و مسائل امنیتی ممکن نیست. در نتیجه کارگزاران و مأمورانی از طرف آنها وجود دارند که واسطه بین این افراد و مردم عادی هستند. امام زمان(عج) هم در زمان غیبت، نایبان عام دارند. مثالهای دیگری هم وجود دارد. می توانیم به کودک بگوییم که مثلا پدربزرگ و مادربزرگ شما در فلان شهر هستند یا بعضی از قوم و خویشها در یک شهر دیگری هستند. ما آنها را نمی بینیم. اما برای هم دائما پیام می فرستم و می گوییم که دوستشان داریم. ممکن است کودک بپرسد که چطور برای حضرت مهدی(عج) پیام بفرستیم؟ در اینصورت باید گفت که لزومی به این کار نیست. امام زمان به ما توجه می کنند. اگر کار خوب انجام دهیم، ایشان خوشحال می شوند. ممکن هم هست که حضرت به ما لطف کند و ما به دیدار ایشان برویم. ممکن است بطور ناشناس، ما را ببینند یا اینکه ما ایشان را بشناسیم. باید توجه کنیم که همه اینها را با زمان کودکانه به فرزندان منتقل کنیم. در کنار این مطالب، باید مسائلی چون امید به آینده روشن را به کودک منتقل کنیم.
با مثال معلمی که به مرخصی رفته است یا به حج رفته است؛ می توانیم مفهوم انتظار را منتقل کنیم. در نهایت اینکه باید زیبایی های حکومت امام زمان را برای کودکان شرح دهیم. زیبایی هایی مثل صلح جهانی، عدالت جهانی و حکومت جهانی. همچنین بگوییم که در هر زمانه ای، الگوی واحدی برای پیروی وجود دارد. یک زمانی پیامبر، الگو بودند. در این زمان، امام زمان(عج) الگوی ما هستند.
حجه الاسلام راستگو