در این نوشتار در ابتدا، به مسأله ریش تراشی، از نظر روایات فقهی، و سپس حكمت های قطعی یا احتمالی آن با توجه به روایات و كلمات دانشمندان جدید می پردازیم.
مستند حكم حرمت تراشیدن ریش روایات زیادی است كه شیعه و سنی از رسول اكرم(ص) نقل كرده اند. از ائمه اهل بیت(ع) نیز روایاتی در این معنا آمده است كه البته به كثرت روایات نبوی نیست. گاهی روایات نبوی را در این موضوع تا 33 روایت جمع كرده اند.
به عنوان نمونه روایاتی از حضرت رسول(ص) و حضرات ائمه(ع) می آوریم: 1) رسول الله(ص): "أحفوا الشوارب و أعفوا اللحی" یعنی سبیلتان را كوتاه كنید و ریش خود را آزاد بگذارید.
2) رسول الله(ص): "حلق اللحیة من المثلة و من مثل فعلیه لعنةالله" یعنی تراشیدن ریش نوعی مثله كردن است و لعنت خدا شامل كسی كه چنین كند.
3) رسول الله(ص): "الشیب نور المؤمن من أراد أن یطفئه فلیطفئه" یعنی ریش نور مؤمن است. پس هر كس خواست نورش خاموش كند چنین كند.
این تنها نمونه ای از روایات بود. با این وجود تصمیم گیری در باب حرمت و حلیت تراشیدن ریش، با فقها است. در این موضوع ـ به مانند بسیاری از دیگر احكام فقهی ـ پیچیدگی هایی هست كه تنها اهل تخصص می توانند در آن نظر بدهند. تنها با خواندن چند روایت نمی توان به حكم الهی دست یافت. به عنوان نمونه، در همین روایات می بایست صدور، جهت صدور و دلالت آن، یك به یك بررسی شود، و سپس سیره متشرعه و اجماعات فتوایی و عملی قدمای از فقها ـ با تفحص در مناشئ آن با ملاحظه حتی احتمالات ـ بررسی گردد. غموض بحث به حدی است كه با وجود این تعداد روایت، غالب فقها احتیاط كرده اند و فتوا نداده اند. وظیفه غیرمجتهد آن است كه یا با مراجعه به آراء فقها به رأی مطابق احتیاط عمل نماید و یا از مجتهد عادل و اعلم تقلید كند. تا این مقدار از روایات، برای اظهار حكم فقهی ـ البته پس از فحصهای لازم ـ كافی است.