عابدی را حکایت کنند که شبی دَه مَن طعام بخوردی و تا سحر ختمی در نماز بکردی، صاحبدلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخُفتی، بسیار از این فاضل تر بودی.
سعدی شکر سخن در این حکایت لطیف، از عابد سطحی نگری سخن به میان آورده است که ساده لوحانه و بدون زمینه سازی مناسب، در پی کسب فیوضات معنویست، غافل از اینکه پرخوری و شکم پروری را با پارسایی و پرهیزکاری اجماعی نیست. انسانی که می خواهد درونش سرچشمه زلال و جوشان حکمت الهی باشد و به گنجینه کمالات ارزشمند انسانی دست یابد، ناگزیر از تحمل گرسنگی و رنج همدردی با هم نوعان است.
بی شک اگر پُری شکم با کسب کمالات معنوی مغایرت نداشت و بدون تحمل گرسنگی، انسان گنجینه کمالات را به دست می آورد، هیچ گاه در گفتارهای نغز و دل نشین امامان معصوم علیهم السلام بدان تأکید نمی شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «شکم خود را از غذا سیر نکنید که نور معرفت را در دل های شما می فشرد.»(2) امام علی علیه السلام نیز می فرماید: «سیری شکم، پارسایی را نابود می کند.»(3) همو فرموده است: «سیری، همدم بدی برای پارسایی است».
خداوند سخی تر از آن است که به انسان بخل ورزد و مانع بهره مندی و خوشی او شود، زیرا از خزاین بی پایان او کاسته نخواهد شد. در باور افراد صاحبدل، اندک خوردن و کم خوابیدن، بسیار پسندیده تر و ارزشمندتر از پرخوردن و بسیار عبادت کردن است. پس خوشا به حال آنان که اندرون از طعام خالی دارند، گرسنگی کشند و شکیبایی ورزند تا درون خود را آکنده از گوهرهای اِجلالی کنند.
اندرون از طعام خالی دار که در آن نور معرفت بینی
تُهی از حکمتی به علت آن که پُری از طعام تا بینی
سعدی
پیام متن:
ناسازگاری پرخوری با عبادت و تابش نور معرفت در پرتو کم خوری.