در وصیت آیة الله مرعشى چنین آمده است.
وصیت مى كنم كه سجاده اى را كه هفتاد سال نماز شب بر روى آن خوانده ام با من دفن كند.
باز ادامه مى دهد: او را سفارش مى كنم تسبیح تربتى كه با آن در سحرگاهان به عدد دانه هایش استغفار نموده ام با من دفن نماید. " 1 "
ملاحظه فرمایید سرمایه یك دانشمند جلیل القدر به قبر و قیامت، سجاده و تسبیح و ناله ها و اشك هاى جارى در نیمه شب است. فراموش نكنید از چنین سرمایه اى.
خود ایشان مى گوید وقتى ساكن قم شدم نماز جماعت در سحر و صبح در حرم معمول نبود. شصت سال قبل تنها كسى كه یك ساعت قبل از اذان به حرم مشرف مى شد من بودم. بطور متوالى هر شب حتى شبهاى برخى در زمستان كه كوچه و بازارها پر از برف بود. ایشان به همراه خود در چنین شبهایى یك برف روب كوچك بهمراه مى آوردند تا راه را باز كنند و به حرم برسند. هنوز در را باز نكرده بودند پشت در منتظر مى نشستند.
فرمودند مدتها نمازم را تنها مى خواندم تا كم كم یك نفر دو نفر اقتداء كردند و بتدریج جمعیت زیاد شد. شب آخر عمر هم در حرم نماز جماعت به پا داشتند. " 2 "
پی نوشت :
1 - كتاب قصص و خواطر ص 258 شماره 198
2- قصص و خواطر ص 257