بزرگی میگوید در نجف بودم كه شبی در خواب دیدم در حرم امیر المومنین علیه السلام در حال طواف هستم و مرحوم آیت الله آقا سید جمال گلپایگانی به عکس من در حرکت و طواف است.
تا به هم برخورد کردیم انگشت شصت ایشان را گرفتم . ایشان لبخندی زد و گفت این کارهای عوامانه را رها کن، چون در عوام رسم است که می گویند هر گاه میتی را در خواب دیدی اگر شصتش را بگیری هر چه از او سؤال کنی جواب می دهد.
مرحوم آیت الله گلپایگانی فرمودند انگشت شصت مرا رها کن.
گفتم آخر از اخبار برزخ می خواهم. فرمود: این را به تو بگویم که اخبار برزخ خیلیهایش گفتنی نیست. اما تو سوالت را بکن آن را که گفتنی باشد به تو جواب می دهم.
گفتم: شما در کجا هستید؟ آقا سید جمال فرمود: آسمان هفتم.
گفتم: با چه کسانی هستید؟ فرمودند: هفت نفریم كه با هم هستیم.
گفتم: آنها چه کسانی هستند؟ فرمودند: شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، علامه حلی، محقق کرکی... خلاصه شش نفر دیگر را غیر از خودش اسم برد.
اسم یک فقیهی را بردم که حدود صد و اندی سال است که از دنیا رفته است. خیلی فقیه بزرگی هم هست. فرمودند: نه ایشان در آسمان اول است.
گفتم آقا ایشان را می بینید؟ فرمودند: هر وقت ما بخواهیم ایشان را می بینیم. اما ایشان هر وقت بخواهد نمی تواند ما را ببیند. از مرتبه دانی نمی گذارند به مرتبه عالی بروی. اما آن مرتبه عالی چونکه صد آمد نود هم پیش ماست.
از كتاب: جمال عارفان، علی تنكابنی