پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله در روایت آمدن ابلیس نزد موسى و سؤال موسى از او كه در وقت چه گناهى بر فرزند آدم تسلّط پیدا مىكنى فرمودند : ابلیس به موسى گفت : به وقت سه گناه :
1 ـ عجب .
2 ـ زیاد دیدن عمل .
3 ـ كوچك دیدن گناه .
برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
***
دل، حَرَم خداست، نگذارید غیر خدا وارد آن شود!
« وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ ؛
و بعضى از مردم سخنان بیهوده را مىخرند تا مردم را از روى نادانى ، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند براى آنان عذابى خواركننده است ! »
(لقمان 6)
كلمهى « لهو »، به معناى چیزى است كه انسان را از هدف مهم بازدارد. «لَهْوَ الْحَدِیثِ»، به سخن بیهودهاى گویند كه انسان را از حقّ باز دارد ، نظیر حكایات خرافى و داستانهایى كه انسان را به فساد و گناه مىكشاند . این انحراف گاهى به خاطر محتواى سخن است و گاهى به خاطر اسباب و ملازمات آن از قبیل آهنگ و امور همراه آن.
(تفسیر المیزان)
شخصى به نام نضر بن حارث كه از حجاز به ایران سفر مىكرد، افسانههاى ایرانى مانند افسانهى رستم و اسفندیار و سرگذشت پادشاهان را آموخته و براى مردم عرب بازگو مىكرد و مىگفت:
اگر محمّد (ص) براى شما داستان عاد و ثمود مىگوید ، من نیز قصّهها و اخبار عجم را بازگو مىكنم ، این آیه نازل شد و كار او را شیوهاى انحرافى دانست .
برخى مفسّران در شأن نزول این آیه گفتهاند :
افرادى كنیزهاى خواننده را مىخریدند تا برایشان بخوانند و از این طریق مردم را از شنیدن قرآن توسط پیامبر باز مىداشتند، كه آیهى فوق، در مذمت چنین افرادى نازل شد .
(تفسیر نمونه)
عواملی برای گمراه کردن مردم
آیه ذکر شده به یكى از مهمترین عوامل گمراه كننده كه سخن باطل است اشاره نموده است . در آیات دیگر قرآن، به برخى دیگر از عوامل گمراهى مردم اشاره شده كه عبارتند از:
الف: طاغوت، كه گاهى با تحقیر
« فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ » (زخرف، 54)
و گاهى با تهدید ، مردم را منحرف مىكند :
« لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ » (شعراء، 29)
ب: شیطان، كه با وسوسههایش انسان را گمراه مىكند :
« یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ » (نساء، 60)
ج: عالم و هنرمند منحرف كه با استفاده از دانش و هنرش دیگران را منحرف مىسازد :
« وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ » (طه، 85)
د: صاحبان قدرت و ثروت ، كه با استفاده از قدرت و ثروت ، مردم را از حقّ بازمى دارند :
« إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا» (احزاب، 67)
ه: گویندگان و خوانندگانى كه مردم را سرگرم كرده و آنان را از حقّ و حقیقت باز مىدارند :
« یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ »