در يك برنامه تلويزيوني كه پس از شهادت شهيد دستغيب به منظور پاسداشت ياد و خاطر ه ايشان پخش مي شود، يكي از نزديكان ايشان (15) مي گويد: «شهيد راه محراب، حضرت آيت اللّه سيدعبدالحسين دستغيب، تمام زندگي اش براي ما درس و خاطره بود. خاطره من مربوط به اطمينان ايشان نسبت به رب العالمين است كه هميشه در درسهاي اخلاق، اين نكته را به ما متذكر مي شدند. در يكي از درسهاي اخلاقشان در روز پنجشنبه، هنگامي كه سفارش قناعت و عزت نفس را به طلاب مي فرمود، براي تأييد فرموده اش داستاني از خود را نقل كرد از اين قرار: روز اول ماه كه مي خواستم شهريه طلاب را واريز كنم، پولها را شمردم و متوجه شدم كه يازده هزار و پانصد تومان آن كم است. من در بازار افراد ثروتمند آشنا سراغ نداشتم و اگر هم سراغ مي داشتم بنايم بر آن نبود كه از كسي تقاضا كنم. در اتاقم تنها نشسته بودم؛ عرض كردم: خدايا! خودت مي داني بنا ندارم به سوي غير تو دست دراز كنم و حال هم اميد و اطمينانم به توست. لحظاتي بيش نگذشت كه درب منزل را زدند. يك نفر براي حساب وجوهاتش آمد و بيست هزارتومان مقدار وجوهات او شد. امّا وقتي پولهايش را شمرد، گفت: آقا! معذرت مي خواهم، بيش از اين برايم ميسر نشد. وجه را كه شمردم ديدم يازده هزار و پانصد تومان است. مي فرمود: بدانيد! اگر براي خدا گام برداريد، درهاي رزق و رحتمش را به روي شما مي گشايد. » (16)