مکان هاي خريد:
۱-خريد هاي کوتاه مدت: طلبه ها خريدي هاي روزانه و کوتاه مدت خود را از همان مغازه هاي سرکوچه تهيه ميکنند تهيه اجناسي از قبيل ماست ، شير، تنقلات براي بچه و... اما برخي از طلبه در رجوع به مغازه هاي اطراف ممکن است توجه داشته باشند که مثلا اين فروشنده چه مقدار رعايت شئونات اسلامي را ميکند، با زنان نامحرم چگونه رفتار ميکند، حقوق مشتري را رعايت ميکند يا نه، همه اينها ميتواند در رجوع طلبه ها براي خريد موثر باشد از اين رو مغازه اي که مالک آن مذهبي و با انصاف است بيشتر ميتواند مورد توجه طلاب باشد، نکته ديگر اينکه طلبه ها سعي ميکنند از يک مغازه بصورت مرتب خريد نکنند چرا که اساتيد اخلاق هميشه تاکيد ميکردند که برخي از فروشندگان به مراجعه طلبه حساس هستند و ولو براي خريد يک پفک مراجعه کند در ذهن فروشنده ميماند و بعدا با خود ميگويد اين طلبه اين همه پول را از کجا آورده است که هر روز به مغازه مي آيد از اين رو طلبه ها سعي ميکنند به چند مغازه متفاوت جهت خريد روزانه مراجعه کنند.
۲- خريد هاي ميان مدت: خريد هاي ميان مدت خريد هايي است که براي يکي دوماه نياز را رفع ميکند مانند برنج، روغن، چاي و... طلبه ها در قم براي اين قبيل خريد ها معمولا به فروشگاه جانبازان واقع در خيابان دور شهر مراجعه ميکنند، اين فروشگاه ماهيتي نسبتا مذهبي دارد از اين رو طلبه ها احساس راحتي دارند و فشاري را از طرف اطرافيان تحمل نميکنند از سوي ديگر قيمتهاي اين فروشگاه زير قيمت بازار است. البته اين فروشگاه عمومي است و مراجعه کنندگان پرشماري دارد، البته ارزاقي متناسب با توان طلبه ها عرضه ميکند ارزاق براي خانواده هاي متوسط و بعضا ضعيف، البته نبايد در اين ميان نقش زنان طلاب را نيز ناديده گرفت چرا که بسبب ارتباطاتي که با همسران طلاب دارند ورود و خروج ارزاق و برخي از اجناس مورد نياز را بهم اطلاع ميدهند بقول معروف همسران برخي از طلاب در اين زمينه کاملا بروز هستند. البته نبايد همه طلبه ها را در يک سطح قرار داد برخي از طلبه ها شغل و درآمدي غير از طلبگي دارند و از اين رو وضعيت مناسب تري ابراي خريد دارند اما برخي ديگر که اکثريت را تشکيل ميدهند وضعيت چندان مناسبي ندارند حتي ديده ميشود برخي از آنها در سال دوکيلو گوشت مصرف نميکنند.
۳-خريد هاي ميان طلبگي: برخي از طلبه ها خاستگاه روستايي دارند و هنوز هم پدر و مادر و اقوامشان در روستا ساکن بوده و توليدات کشاورزي دارند از اين رو برخي از توليدات را براي دوستانشان نيز پيشنهاد ميکنند مثلا ممکن است پدر يکي از طلبه ها توليد کننده سيب زميني باشد و طلاب ميتوانند بدون واسطه سيب زميني مورد نياز را از ايشان تهيه کنند که در اين صورت ارزانتر از بيرون نيز خواهد بود، با گذري تابلو اعلانات مدارس علميه و شهرک مهديه و پرديسان که طلبه ها در آن ساکن هستند ميتوان بسياري از اين نوع عرضه جنس را مشاهده کرد، مثلا عرضه عسل کوهستان، رب طبيعي، شيره انگور صد در صد طبيعي، پياز و سيب زميني و... اين نوع خريد در ميان طلبه هايي که ارتباطهاي گسترده اي دارند بيشتر متداول است.
البته بايد توجه داشت که طلبه ها به مقوله رزق حلال حساسيت ويژه اي دارند از اين رو کوچکترين حدس و شبهه اي در اين زمينه ميتواند آنها را از خريد منصرف کند.محدوديت هاي خريد با لباس روحانيت: خريد کردن با لباس روحانيت کمي مشکل است از اين رو برخي از طلبه ها بدون لباس براي خريد ميروند اما برخي ديگر با لباس روحانيت براي خريد ميروند، برخي از مردم کنجکاو هستند تا روحاني را در کنار همسرش ببينند و ديده ميشود زماني که طلبه اي با همسرش است نگاههاي زير چشمي و احيانا اشاره هايي براي ديدن اين صحنه وجود دارد بصورت خيلي ساده زنان و دختران دوست دارند ببيند زن طلبه قيافه خوبي دارد يا نه، چه نوع لباسي پوشيده است و ديگران نيز ممکن است کنجکاوي هايي داشته باشند، روحانيان سنتي معمولا با همسر و فرزندان به خريد نمي رفتند اما طلبه هاي جوان چنين محدوديتي براي خود نمي بينند، ممکن است اين نوع کنجکاوي ها براي برخي طلبه ها ناخوشايند باشد، از سوي ديگر فضاي برخي از مراکز خريد حال و هواي مناسبي ندارد مثلا موسيقي خاصي پخش ميشود و اساسا طلبه احساس مي کند مناسب نيست در اين مرکز حضور پيدا کند، يا اينکه با ورود به يکي از مغازه ها دختري را ميبيند که حجاب مناسبي ندارد و با ديدن حاج آقا خود را کمي جمع و جور مي کند، اضافه بکنيد اين مساله را که طلبه بخواهد در مورد لباس همسر خود نيز نظر بدهد و چند لباس را بخواهند امتحان کنند تصور کنيد در ذهن آن فروشنده چه ميگذرد، شايد براي او طبيعي باشد اما واقعيت اين است که حوزه طلبه ها را بگونه اي تربيت کرده است که تحمل اين چنين فضاهايي براي طلبه ها سخت است حتي برخي از همسران طلبه ها دائم شکايت ميکنند که همسرشان براي خريد لباس حوصله ندارد و دوست دارد از اولين مغازه خريد را انجام دهد و از بازار فرار کند. البته برخي از طلبه ها نيز معتقدند بايد مردم طلبه ها را در بين مردم ببينند و زندگي آنها را مشاهده کنند که انها هم مثل مردم هستند و زندگي مي کنند اما بهر ترتيب اين محدوديت ها وجود دارد که البته ممکن است برخي از انها نيز توهمي بيش نباشد.
معيارها در خريد: طلبه ها در خريدشان سعي ميکنند بر اساس ارزشهايي که حوزه براي انها توليد کرده است رفتار کنند، مثلا در خريد لباس سعي ميکنند لباسي خريد کنند که خيلي جلب توجه نکند خصوصا در خريد لباس زنانه، لباسي باشد که با فرهنگ اسلامي و بومي سازگار باشد.
از اين رو لباسهايي که بنوعي نشاني از فرهنگ غرب را دارد مورد توجه طلبه ها قرار نميگيرد البته بايد توجه داشت که همين معيار باعث شده است لباس متناسب با سليقه طلاب کمتر پيدا شود و آنها شاکي باشند که فرهنگ جامعه مورد هجوم فرهنگي قرار گرفته است، از سوي ديگر طلبه ها توجه دارند در حدي باشد که مردم متوسط و ضعيف استفاده ميکنند از اين رو لباسهاي گران قيمت و اشرافي خريداري نميکنند البته خيلي هايشان توانش را نيز ندارند، البته همسر طلبه با اين مقوله کاملا آشنا است و براي خود وي نيز رعايت اين ارزشها اولويت دارد، اما در برخي اوقات مشکل با بچه ها است چرا که ممکن است کودک لباس يا کفشي را دوست داشته باشد يا رنگ خاصي را پيشنهاد کند و بقول معروف در شان طلبه نباشد و بچه در حدي نيست که بتوان در مورد ارزشهاي مورد نظر طلبه با او گفتگو کرد، از اين رو گاهي ممکن است مشکلاتي پيش آيد از سويي شان طلبگي بايد رعايت شود از سوي ديگر سليقه بچه نبايد سرکوب شود.
طلبه هاي ممکن است براي خود نيز لباس روحانيت تهيه کنند در قم فروشگاه هايي مخصوص عرضه اين نوع لباس است که معمولا از انجا تهيه ميکنند البته خيلي انتخاب سخت نيست چرا که شکل لباس مشخص است و فقط در زمينه جنس و رنگ ميتوان نظر داد.