*تحلیل شما از فضای حاکم بر فرهنگ در دوره حیات امام حسن عسکری(ع) چیست؟
-چند نکته مهم در دوره حیات امام عسکری وجود دارد: اولا ایشان همچون پدر و جد بزرگواراشان در سنین نوجوانی به امامت رسیدند. ثانیا؛ در این دوره مانند زمانی که خورشید درحال غروب است،آرام آرام امامان از دیده ها پنهان شدند تا مردم بتوانند دوره بدون حضور امام را تحمل و درک کنند و این نشان دهنده این است که فضای زمانه به گونه ای رقم خورده بود که مردم آمادگی پذیرش غیبت امام بعدی را داشتند تا در عصر غیبت دچارسرگردانی نشوند.
ثالثا؛ تبعید امام عسکری و امام هادی(ع) در پایگاه نظامی که ساکنین آن محبتی به اهل بیت پیامبر(ص) نداشتند، و همچنین حیات فرقه هایی چون واقفیه، مفوضه، غالیان(که قائل به خالق بودن ائمه(ع) بودند) نشان دهنده وجود انحرافهای افراطی و تفریطی بود. باتوجه به این شرایطی که عنوان شد، عسکریین(ع) از طریق مکاتبه و شبکه وکالت با جامعه شیعی مرتبط شدند و شبهات ناشی از این اختلافات عقیده ای را پاسخ می گفتند.
*چطور؟
- یکی از اقدامات ارزنده امام عسکری(ع) جدا کردن مرز شیعه از غیر شیعه است. تا اگر امام غایب شد شیعه به واسطه علایمی شناخته شود تا بین شیعیان امامیه و شیعیانی که انحراف عقیدتی پیدا کرده بودند، از هم تفکیک شوند. این علایم عبارت بودند از؛ انگشتر در دست راست کردن، خواندن نمازهای نافله، گذاردن پیشانی بر خاک هنگام سجده، بلند گفتن بسم الله در نماز و قرائت زیارت اربعین.
تاکید امام عسکری براین مسایل ظاهری نشان دهنده این است که مرزبین شیعه حقیقی و غیرآن درحال کم رنگ شدن بوده و شرایط فرهنگی موجب ابهام زایی در مسیر تفکر شیعه شده بود. به همین دلیل امام(ع) مسایل را به شکل گویا و کاملا شفاف مطرح کردند. لذا می بینیم که امام عسکری برای نجات شیعه از این بحران در سه حوزه ی شفاف سازی عقیده، بیان احکام و تدوین سبک زندگی برنامه ریزی های بلند مدتی داشتند.
امام عسکری(ع) در نامه های مختلف موضع خودشان را نسبت به فرقه های انحرافی اعلام می کردند و از آنان تبری می جستند. علت اعلام انزجار حضرت از این جریانها این است که عقاید فاسد، احکام و اخلاق را هم فاسد می کنند زیرا عقاید زیربنای احکام و اخلاق است. برمبنای این اصل است که امام دست به پاکسازی عقیدتی جامعه می زنند تا امت در دوره غیبت گرفتار فتنه نشوند و در برابر فتنه ها شکننده نباشند.
*در تقسیم بندی شما از اقدامات حضرت امام حسن عسکری(ع) در فضای فرهنگی جامعه، به موضوع ارایه شیوه زندگی برمدارعقاید امامیه اشاره شد...
-بله!جریان زلال و پاک حق باید از جریانهای انحرافی باید جدا بشود و این تفکیک باید در همه زمینه ها باشد چه عقیده و فقه و چه سبک زندگی. سبک زندگی هم مبتنی بر نگرشهای عقیدتی و ملتزم بودن بر ارزشها و هنجارهاست که این ارزشها را معصوم تعیین می کند. زیرا اگر معصوم تعیین کننده نباشد، زندگی بی هویت می شود.
وظیفه امام است ساختن جامعه صالحه و مدینه فاضله است. امام عسکری نیز با توجه عمیق به آلایندگی های جامعه و محیط خود، و نیز نزدیک شدن زمان غیبت فرزندشان حضرت حجت(عج)، با هدف برنامه ریزی برای آینده به اصلاح و تعیین سبک زندگی پیروان حقیقی پرداختند تا آماده دوره غیبت شوند. لذا می بینیم که آماده ساختن مردم برای دوره غیبت حضرت مهدی(عج) محور فعالیتهای امام یازدهم(ع) است. امام (ع) برای ایجاد این آمادگی اقدام دیگری را طرح ریزی کردند و آن هم استفاده از شبکه ارتباطی وکالت بود تا شیعه بداند و مهیا شود تا در عصر غیبت صغری نیز باید از طریق وکلای خاص امام عصر با آن حضرت مرتبط شد.
*امام(ع) برای غیبت کبری چه برنامه ای را تدوین کردند؟
-حضرت امام عسکری(ع) برای دوره پرمخاطره غیبت کبری، حدیثی دارند که اگر نسل وکلا هم به خاطر آغاز دوره غیبت کبری پایان یافت، باید وارد فضای فقها و نواب عام شد. این مجموعه برنامه هایی که امام عسکری برای آینده شیعه داشتند، امروزه «مدیریت آینده» یا «فیوچرینگ» نامیده می شود که پیشرفته ترین نوع مدیریتهاست.
پیش بینی ها و اقدامات امام حسن عسکری(ع) حاکی از ریزبینی ها و دقتی است که امام نسبت به آینده جامعه شیعه دارد، لذا با سیستم وکالت و مرجعیت و نیابت عام امام زمان، اقدام مهمی را برای نجات امت انجام دادند. همچنین تفسیری به امام عسکری منسوب است که بسیاری از فقها از آن استفاده می کنند و این نشان دهنده این است که حضرت برای خواص تفسیر می گفته اند.
در بعد سیاسی هم با اینکه محدودیت داشتند، در اشکال گوناگون، جانشین خود را به شیعیان معرفی می کردند و در برخی موارد اثبات امامت را به فرزندشان واگذار می کردند.
*مجموعه اقداماتی که امام عسکری(ع) برای دوره غیبت انجام داده اند و روایتی که اشاره کردید، موضوع نظریه ولایت فقیه را به ذهن متبادر می کند.
- بله! از «کلینی تا خمینی» حدود 1100 سال گذشته است که مشروعیت این بزرگان به همین جمله امام عسکری است که فقها امناء ما هستند و حرام و حلال ما را تعیین می کنند و نیزفرمودند: « فاما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام ان یقلدوه؛ هر کدام از فقها که نگهدارنده نفس خود از انحراف و گناه، و نگهبان دین خود و مخالف هوای نفس خود و مطیع فرمان مولایش خداست، بر مردم لازم است که از او تقلید کنند». (احتجاج طبرسی، ج2، ص263)
حضرت در این حدیث مرزی را هم برای فقها تعیین می کنند که دنیا طلب نباشند و زاهد باشند و چنانچه به دنیا گرایش پیدا کردند، از آنها دور شوید. امام(ع) همانطور که برای شیعه نشانه هایی را عنوان می کنند برای فقهای شیعه نیز عدم دنیا طلبی، مخالف هوای نفس، داشتن تقوی و از همه مهمتر مطیع امر مولای خود یعنی حضرت حجت بن الحسن العسکری(ع)بودن را نشانه فقهای دین می دانند.
این دستوری است که تا پایان دوره غیبت کبری برای امت رسول خدا(ص) صادر شده است. امام عسکری(ع) چون آخرین امام حاضر هستند، با مدیریت راهبردی و استراتژیکی خود چند استراتژی مهم شفاف سازی، جدا سازی شیعه حقیقی و احکام و تعیین وکلا و علما، تکلیف شیعه را روشن کرد و حق عظیمی به شیعه دارند زیرا با برنامه ریزی و مدیریت آینده ایشان بود که شیعه بدون امام حاضر از خطر سقوط نجات یافت.