دلايل ديگري نيز در اين رابطه وجود دارد كه با توجه به آنها به خوبي ميتوان دريافت كه تجديد نبوت پس از بعثت حضرت ختمي مرتبت، هيچ لزومي نداشته است؛ زيرا دين كامل با ابزارهاي لازم جهت صيانت و بلوغ فكري آمد و زمينه براي پيدايش عالمان و مجتهداني فراهم گرديد تا در هر عصري بر تبيين و تفسير دين و استنباط احكام آن توانا باشند. با چنين شرايطي نه تنها تجديد نبوت سودي نميبخشد كه چه بسا زيانبار و موجب اختلاف و پراكندگي بيشتر ارباب اديان ميشود. بنابراين ختم نبوت نشانه رشد و كمال و بلوغ فكري اجتماع بشري است.
نتيجه اي كه از خاتميت اسلام حاصل مي شود اين كه اسلام بايد از همه اديان گذشته كاملتر باشد، همه مصالح انسان ها در آن رعايت شده باشد و نيز احكام آن به گونه تشريح شده باشد كه پاسخگوي تمام نيازهاي ثابت و متغير و مادي و معنوي انسانها در طول دورانهاي مختلف باشد - همانطوري كه چنين نيز هست -
در حديثي از پيامبر اكرم ميخوانيم: «ما من شيء يقربكم من الجنه و يباعدكم من النار الا وقد نهيتكم منه و امرتكم به؛ به تمام آنچه شما را به بهشت نزديك ميكند، دعوت كردم و شما را از تمام چيزهايي كه از آتش دور م كند آگاه كرده و از انجام آن نهي نمودم».
اين حديث شريف در اواخر عمر پيامبر (ص) از ايشان صادر شده است. حضرت علي (در ضمن خطبهاي در مذمت اختلاف در مباني دين و تحميل آراء شخصي به كامل بودن اسلام اشاره كرده و مي فرمايد: «ام انزل اللّه دينا ناقصا فاستعان بهم علي اتمامه - ام انزل اللّه سبحانه دينا تاما فقصر الرسول (ص) عن تبليغه و ادائه؛ آيا خدا ديني ناقص فرو فرستاده و در تكميلآن از آنان استمداد جسته است، و يا اينكه خداوند دين را كامل نازل كرده اما پيغمبر (ص) در تبليغ و اداي آن كوتاهي ورزيده؟
همچنين در آيه 3 سوره مائده به تماميت و كامل بودن اسلام اشاره شد: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الاسلام دينا؛ امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شماپذيرفتم» و در جاي ديگر به اين نكته اشاره شده كه ما هيچ نكته را در قرآن فروگذار نكرديم و آنچه لازم بوده به شما ابلاغ شده است «مافرّطنا في الكتاب من شيء».
براي آگاهي بيشتر ر.ك: ختم نبوت، شهيد مطهري