در روز عاشورا هم همین طور شد و برکت تمام شد و خون از آسمان بارید ،امام دست بر زمین گذاشت و گفت زمین ؛به اذن خدا آرام بگیر که مردم هنوز کارهایی دارند و همین وجود حضرت سجاد (ع) بود که در کوفه و شام افشاگری ها کردند و دشمن را رسوا کردند.
مخصوصا در شام خطبه ای خواندند ؛مردم فکر می کردند آنها خارجی هستند به همین دلیل امام خود را معرفی کردند و فرمودند : «من فرزند نوه رسول خدا و دختر ایشان هستم و من فرزند علی(ع) هستم» و فضیلت های خود را برشمردند. این خطبه تاثیر فراوانی بر مردم گذاشت. امام چهارم پا بر منبر گذاشت و چنان سخن گفت که دلها از جا کنده شد و اشکها فرو ریخت و شیون از میان مردم برخاست. فرزند امام حسین (ع) ضمن خطابه خویش، مقام اهل بیت را در حوزه اسلامی نشان داد و پرده از روی چهره تابناک و فضایل آنان برداشت و بعد از این سخنان یزید نتوانست موج اعتراضات مردم شام را علیه سیاست شیطانی خویش مهار کند، از این جهت در حضور همگان در دمشق خطبه ای خواند و گفت: «به خدا سوگند! من حسین (ع) را نکشته ام، قاتل او ابن زیاد است، من کشنده او را مجازات می کنم».
تأثیر خطبه های امام سجاد علیه السلام بر مردم به چه نحوی بود؟
حتی خیانتکاران اموی در شام تحت تاثیر تبلیغات اهل بیت علیهم السلام قرار گرفتند و به طور روز افزونی با حکومت اموی از در مخالفت در آمدند. امام در ادامه فرمودند: «خداوند چند نعمت به ما داده است، شجاعت ،سخاوت ،علم ،حلم و مخصوصاً محبت ما را در دل مومنین جای داده است»؛ اشاره به آیه شریفه دارد که : «کسانی که ایمان به خدا و رسول داشته باشند ،خداوند محبت آنها را در دلها قرار می دهد». علما می گویند به چه وسیله؟ پاسخ است که بوسیله آب، کسی بی نیاز به آب نیست و هنگامی که آب می نوشید یاد امام حسین(ع) می کنیم . در این ایام حتی مسیحی ها هم برای سید الشهدا(ع) و مظلومیت سجاد (ع) عزاداری می کنند ،یکی از مسیحیان می گفت: ما نیازی نداریم که از مسلمانان غذا بگیریم بلکه خودمان به نیت این بزرگواران غذا درست می کنیم و آنرا جهت شفا استفاده می کنیم معلوم می شود این محبت عمومی است و خدا این مهر را در دل همه جای داده است .انشاءالله خداوند محبت ایشان را از دل ما خارج نکند و تا آخر ما را در این مسیرقرار دهد.