عمده اشك آن حضرت بر مصايب سيدالشهداء(ع) بود و آنچه بر عموها، برادران، عموزادهها، عمهها و خواهرانش گذشته بود تا آنجا كه وقتى آب مىآوردند تا حضرت ميل كند، اشك مباركشان جارى مىشد و مىفرمود: چگونه بياشامم در حالى كه پسر پيامبر را تشنه كشتند؟!بحارالانوار، ج 44، ص 145. و مىفرمودند: «هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا(س) را به ياد مىآورم گريهام مىگيرد».خصال، ج 1، ص 131. امام صادق(ع) به زراره فرمود: «جدم على بن الحسين(ع) هرگاه حسين بن على(ع) را به ياد مىآورد، آن قدر اشك مىريخت كه محاسن شريفش پر از اشك مىشد و بر گريه او حاضران گريه مىكردند».بحارالانوار، ج 45، ص 207. 3. عزادارى امام محمد باقر(ع)؛ امام باقر(ع) در روز عاشورا براى امام حسين(ع) مجلس عزا برپا مىكرد و بر مصايب آن حضرت گريه مىكردند. در يكى از مجالس عزا، با حضور امام باقر(ع) كميت شعر مىخواند، وقتى به اينجا رسيد كه: «قتيل بالطف ...»، امام باقر(ع) گريه زياد كرده، فرمودند: «اى كميت! اگر سرمايهاى داشتيم در پاداش اين شعرت به تو مىبخشيديم؛ اما پاداش تو همان دعايى است كه رسول خدا(ص) درباره حسان بن ثابت فرمودند كه همواره به جهت دفاع از ما اهلبيت(ع)، مورد تأييد روحالقدس خواهى بود».مصباح المتهجد، ص 713. 4. عزادارى امام صادق(ع)؛ امام موسى كاظم(ع) مىفرمايد: «چون ماه محرم فرا مىرسيد، ديگر پدرم خندان نبود؛ بلكه اندوه از چهرهاش نمايان مىشد و اشك بر گونهاش جارى بود، تا آنكه روز دهم محرم فرا مىرسيد. در اين روز مصيبت و اندوه امام به نهايت مىرسيد. پيوسته مىگريست و مىفرمود: امروز، روزى است كه جدم حسين بن على(ع) به شهادت رسيد».امام حسن و امام حسين(ع)، ص 143. 5. عزادارى امام موسى كاظم(ع)؛ از امام رضا(ع) نقل شده است كه فرمود: «چون ماه محرم فرا مىرسيد، كسى پدرم را خندان نمىديد و اين وضع ادامه داشت تا روز عاشورا: در اين روز پدرم را اندوه و حزن و مصيبت فرا مىگرفت و مىگريست و مىگفت: در چنين روزى حسين را كه درود خدا بر او باد، كشتند».حسين، نفس مطمئنة، ص 56. 6. عزادارى امام رضا(ع)؛ گريه امام رضا(ع) در حدى بود كه فرمودند: «همانا روز مصيبت امام حسين(ع)، پلك چشمان ما را مجروح نموده و اشك ما را جارى ساخته است».بحارالانوار، ج 44، ص 284. دعبل خدمت حضرت رضا(ع) آمد. آن حضرت درباره شعر و گريه بر سيدالشهدا(ع) كلماتى چند فرمودند؛ از جمله اينكه: «اى دعبل! كسى كه بر مصايب جدم حسين(ع) گريه كند، خداوند گناهان او را مىآمرزد. آنگاه حضرت بين حاضران و خانواده خود پردهاى زدند تا بر مصايب امام حسين(ع) اشك بريزند». سپس به دعبل فرمودند: «براى امام حسين(ع) مرثيه بخوان، كه تا زندهاى تو ناصر و مادح ما هستى، تا قدرتدارى از نصرت ما كوتاهى مكن». دعبل در حالتى كه اشك از چشمانش مىريخت، قرائت كرد:
أفاطم لوخلت الحسين مجد لاو قد مات عطشاناً بشط فرات
صداى گريه امام رضا(ع) و اهل بيت آن حضرت بلند شد.همان، ج 45، ص 257. 7. عزادارى امام زمان(عج)؛ بنابر روايات، امام زمان(عج) در زمان غيبت و ظهور بر شهادت جدّشان گريه مىكنند. آن حضرت خطاب به جد بزرگوارشان سيدالشهدا(ع) مىفرمايند: «فلئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرك المقدور، و لم اكن لمن حاربك محاربا و لمن نصب لك العداوة مناصبا فلاندبنّك صباحا و مساء و لابكين لك بدل الدموع دما، حسرة عليك و تأسفاً على ما دهاك»؛ بحارالانوار، ج 101، ص 320. «اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و دور ماندم از يارى تو و نبودم تا با دشمنان تو جنگ كنم و با بدخواهان تو پيكار نمايم؛ هم اكنون هر صبح و شام بر شما اشك مىريزم و به جاى اشك در مصيبت شما خون از ديده مىبارم و آه حسرت از دل پر درد بر اين ماجرا مىكشم».
گر چشمه چشم من، بخشكد تا حشر |
از ديده به جاى اشك، خون مىگريم |
گر چشمه چشم من، بخشكد تا حشر |
از ديده به جاى اشك، خون مىگريم |