باید تکلیف خود را با امام زمان خویش روشن کنیم. اگر برای جدا شدن از امام خود به دنبال بهانه باشیم، پذیرفته نخواهیم شد. این آمادگی پذیرش، در یک آن حاصل نمی شود؛ بلکه باید مقدمات آن را از پیش فراهم کرده باشیم.
در یک لحظه نمی توان ایمان پیدا کرد
نام مبارک امام زمان علیه السلام بر سر زبان خیلی از ماها می چرخد و به اصطلاح آرزوی آمدنشان را داریم اما پای عمل که می رسیم همه می لنگیم، می گوییم آقا جان تو بیا من جانم را فدایت می کنم، اما الان اگر جانمان را هم بگیرند ریالی از مالمان را نمی بخشیم، دست محبتی بر سر نیازمندی نمی کشیم، مجلس می گیریم که پز بدهیم، خدا می داند که در اعمال ما چقدر اخلاص هست، خیلی ها به لب آقا بیا بیا می گویند اما چنان محافظه کارند که برای حفظ موقعیت مادی خود هرگز حاضر نیستند کوچکترین ریسکی را بپذیرند.
این حکایت تلخ ما را به یاد حادثه کربلا می اندازد و آن همه اصرار که آقا بیا، بیا، نوشتند و امضا کردند و پشت کردند، ما هم دست کمی از آن ها نداریم، باید تکلیف خودمان را روشن کنیم، این نفاق است ما سر خودمان را کلاه می گذاریم خداوند متعال را که نمی توانیم فریب دهیم.
یکی از یاران امام حسین علیه السلام به نام نافع بن هلال می گوید: نیمه شب نگران آن حضرت شدم، از خیمه بیرون آمدم و او را در اطراف خیمه گاه دیدم. دنبال ایشان راه افتادم؛ آن حضرت متوجه من شدند و به من فرمودند: چرا از خیمه بیرون آمدی؟! گفتم: نگران شما شدم. فرمودند: «نمی خواهی در این شب تاریک به این کوه ها پناهنده شوی و خود را از مرگ برهانی؟»
در آن شب، آنان که سست ایمان بودند و دنبال بهانه می گشتند، از امام جدا شدند و تنها عدّه اندکی ماندند. همان هایی که صالح ترین اصحاب عالَم بودند.
در یک لحظه نمی توان ایمان پیدا کرد؛ چون دل، در یک آن به باور نمی رسد و رسیدن به ایمان، مستلزم پیمودن راهی طولانی است. باید به دستورهای شرع و قوانین الهی یک به یک عمل کنیم و از برکات مجالس امام حسین علیه السلام برای اهل عمل شدن بهره مند شویم تا در نهایت به هدایت حقیقی دست پیدا کنیم
ما نیز باید تکلیف خود را با امام زمان خویش روشن کنیم. اگر برای جدا شدن از امام خود به دنبال بهانه باشیم، پذیرفته نخواهیم شد. این آمادگی پذیرش، در یک آن حاصل نمی شود؛ بلکه باید مقدمات آن را از پیش فراهم کرده باشیم. در روایتی از حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) آمده است:
«فإنّ أمرَاً یبغَتُهُ فَجأةً حینَ لاتَنفَعُهُ تَوبَةً و لاینجِیهِ مِن عِقابِنا؛ امر ما ناگهانی است و در هنگامی می رسد که توبه و بازگشت سودی ندارد و پشیمانی از گناه، از کیفر نجاتش نمی بخشد.»
یعنی در یک لحظه نمی توان ایمان پیدا کرد؛ چون دل، در یک آن به باور نمی رسد و رسیدن به ایمان، مستلزم پیمودن راهی طولانی است. باید به دستورهای شرع و قوانین الهی یک به یک عمل کنیم و از برکات مجالس امام حسین علیه السلام برای اهل عمل شدن بهره مند شویم تا در نهایت به هدایت حقیقی دست پیدا کنیم. در قرآن کریم آمده است:«وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یأْتِیكَ الْیقِینُ؛ بندگی کن، تا به مرحله یقین و باور برسی»
همه ما می دانیم که از مرده کاری بر نمی آید؛ ولی هیچ کدام از ما این جرأت را نداریم که شب هنگام با یک مرده – اگر چه از عزیزانمان باشد- در یک اتاق بخوابیم؛ با این که می دانیم و از نظر علمی نیز ثابت شده که مرده با کسی کاری ندارد. اما این مسأله در مورد مرده شوی ها که آرام آرام با اموات مأنوس شده اند، صادق نیست. آنان حتی گاهاً برای صرف غذا هم به منزل نمی روند و شب ها در کنار مرده ها می خوابند. به استدلال علمی نیاز ندارند، چون باور دارند که مرده ها نمی توانند کاری بکنند. پس ایمان، باور قلبی است و صد البته که دست یافتن به آن به این سادگی ها ممکن نیست؛ نخست شخص باید اهل عمل باشد.
حالا اگر ما گمان می کنیم که نه ما واقعا می خواهیم یار امام باشیم و اگر در کربلا بودیم حتما جان خود را فدا می کردیم، باید بدانیم که این ها همه حرف است باید ببینیم چندبار ترس و محافظه کاری را کنار گذاشتیم و از حق مظلومی دفاع کردیم، چند بار شعار دادن را کنار گذاشتیم و با جرأت امر به معروف و نهی از منکر کردیم؟ چقدر فقط و فقط برای رضای خدا و نه طمع بهشت و نه خوش آمد مردم عبادت کرده ایم؟
انسان باید تکلیف خویش را یک جا و به درستی مشخّص کند. ما همیشه فرصت انتخاب نداریم. در یک لحظه باید تصمیم گیری کنیم. بعد از واقعه دیگر نمی توانیم تصمیم بگیریم و البته این تصمیم ما به اعمال گذشته مان بستگی دارد.«الأمُورُ مَرهُونَةٌ بِأوقاتِها؛ کارها در گرو وقت آن است.»
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی