ممكن است بين دو نفر تفاوت باشد، اما تفضيل نباشد؛ يعني هر يك در بعدي خاص مأموريت دارند و همه مظهر يك اسم نيستند، بلكه مظاهر اسامي گوناگونند و ممكن است هر كدام نسبت به ديگري ازنظر درجه وجودي همسان باشند. از نظر قرآن كريم انبيا نه تنها متفاوتند، بلكه متفاضل و در طول همند نه در عرض هم.
از قرآن كريم بر ميآيد كه رسول خدا (ص) از ديگر انبيا افضل است، زيرا درباره انبياي پيشين آمده است كه آنان و كتابهاي آسماني آنان يكديگر را تصديق ميكنند، ولي درباره پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: وي سخن انبياي پيشين را تصديق ميكند و بر آنها سيطره و سلطه دارد، و اين تعبير نشانه عظمت قرآن است، نسبت به كتابهاي انبياي پيشين و عظمت مقام رسول اكرم، نسبت به مقام انبياي گذشته.
پس انسانهاي كامل يكسان نيستند و وجود مبارك رسول الله (ص) برترين آنان است. همان گونه كه كتابهاي آسماني همتا نيستند و قرآن كريم از همه آنها افضل است. قرآن پنج انسان كامل را پيامبران اولولعزم ميداند، كه از ديگر پيام آوران الهي برترند: «شَرعَ لَكُم مِن الدَّين ما وَصّي بِه نوُحاً وَالذَّي اَوْحَينا اِلَيك و ما وَصَّينا بِه اِبراهيمَ ومُوسي وعيسي) شوري/13؛ [خداوند براي شما امت اسلامي ديني را تشريع كرد كه نوح را به آن سفارش كرده و به سوي تو (پيامبر اكرم(ص) وحي فرستاديم و ابراهيم و موسي و عيسي (ع) را نيز به آن توصيه كرديم.]
پنج پيامبري كه به اولوالغزم معروفند از انبياي ديگر برترند و از علوم و معارفي كه نصيب انسان كامل شده، بهره بيشتري بردهاند. اگرچه درباره حضرت نوح آمده است كه: «سَلامٌ عَلي نوُحٍ في العالَمين» صافات/79 وسلام خداوند بدين گونه درباره پيامبران ديگر نيامده است، اما اين بدان معنا نيست كه نوح از ديگر انبيا افضل است؛ زيرا رسول خدا(ص) به خاطر داشتن قرآن داراي سيطره برساير كتابهاي آسماني و در نتيجه برساير انبيا و از جمله نوح (ع) است.