روزه، ابعاد گوناگونی داشته، آثار مثبت فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان دارد: تلطیف روح، تقویت اراده، کنترل غرایز و تقلیل آنها، تقویت روحیه ایثار و نوع دوستی از مهم ترین تأثیرات اخلاقی و تربیتی روزه است. علاوه بر آن که روزه برای بیماری های جسمی و روانی، آثار بهداشتی و درمانی فراوانی دارد، با وجود این، این آثار مخصوصاً در بعد معنوی و قرب الی الله، زمانی تحقق می یابد که این عبادت با شرایطش صورت پذیرد که از جمله این شرایط، در سفر نبودن است.
نماز شکسته از احکام امتنانی و تسهیلی خداوند برای مسافران است؛ اما این که چرا برای عبادت خداوند، شرایطی مقرر شده است، توجه به نکات زیر لازم است:
الف) تمام عبادات و شرایط آنها توقیفی و تعبدی است؛ یعنی، از سوی خداوند است و هیچ کس حق کاستی و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوی خداوند است.
ب) خداوند بهتر از هر کس می داند که راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه می توان بهتر به او نزدیک شد و به سعادت و کمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطی را قرار داده و یا چیزی را حذف کرده، بر اساس مصالحی است که بسیاری از آنها فراتر از توان درک عقل بشری است و تنها خداوند بدان آگاه است.
ج) عبادات به عنوان وسیله ای برای نیل به کمال در نظر گرفته شده است؛ از این رو قرآن کریم می فرماید: «یا أیها الذین آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِینَ؛ (بقره (2)، آیه 153) ای انسان های مۆمن! با استعانت از نماز و روزه به خدا نزدیک شوید». در همه اعمال عبادی، قصد قربت شرط است. گرچه نیت امری است قلبی، ولی وقتی همان نیت را با عبارات و الفاظ بیان می کنیم، می گوییم: «قربة الی الله»، یعنی این عبادت ها را به عنوان وسیله ای برای تقرب به پیشگاه حضرت حق ـ تبارک و تعالی ـ انجام می دهیم.
پس این عبادات، زمانی نقش وسیله تقرب به خدا را ایفا می کنند که با شرایط آن صورت گیرد. خدای متعال می فرماید: نماز باید برای یاد من می باشد (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی، (طه (20)، آیه 14) و در عین حال تذکر می دهد که «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری؛ (نساء (4)، آیه 43) در حال مستی نزدیک نماز نشوید»؛ زیرا چنین نمازی غفلت زدا و نزدیک کننده بشر به خدا نیست و نمازگزار با چنین حالتی حضور قلب ندارد و نمی داند که چه می کند. ازاین رو در ادامه همین آیه، در مقام تعلیل حکم می فرماید: «حَتّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُون».( نساء (4)، آیه 43)
علت بسیاری از نابسامانی ها در جوامع اسلامی، این است که عبادت های مسلمانان روح ندارد و در حقیقت نماز و روزه بسیاری از آنان بی روح است، وگرنه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» (عنکبوت (29)، آیه 45) در حالی که وجود بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی در جوامع اسلامی، غیرقابل انکار است (گرچه نسبت آن با آن چه که در جوامع غیرالهی و غیردینی است به مراتب بسیار کمتر است).
حال به دنبال بحث در مورد روزه مسافر و نماز شکسته به بررسی برخی استفتائات و پاسخ آنها در این مورد می پردازیم:
کسی که وظیفهاش خواندن نماز تمام است، اگر عمدا شکسته بخواند، نمازش باطل است و باید دوباره آن را بخواند. اگر وقت گذشته، قضا نماید. اگر اشتباها شکسته بخواند، باز نمازش باطل است.(توضیح المسائل مراجع، ج 1، مسئله 1363)
اگر مسافر نمازش را نخواند و قبل از غروب یا قبل از پایان وقت نماز مغرب و عشا به وطن مراجعت کرد، باید نمازش را چهار رکعتی بخواند. اگر درمسافرت نمازش را حتی شکسته خواند، لزومی ندارد در وطن تکرار نماید. (توضیحالمسائل، مراجع، ج1، ص 734 و 757)
انسانی که مسافر است یعنی نمازهایش در سفر شکسته است، اگر بخواهد نمازهای فوت شده چهار رکعتی را قضا کند باید چهار رکعتی بخواند و بالعکس کسی که در وطن است اگر بخواهد نمازهای قضایی را که در سفر شکسته قضا شده بخواند، باید شکسته بخواند.(آیة الله فاضل لنکرانی (ره)، جامع المسائل، ج 1، ص 107، س 374)
مسافری که نمیداند باید نماز را شکسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحیح است. (توضیح المسائل مراجع، مسأله 1359).
آیةالله بهجت(ره):
مسافر می تواند در کنار حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السلام نماز را تمام بخواند.
آیة الله اراکی(ره):
مسافر می تواند در کنار حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السلام بلکه در تمام روضهء مقدسه نماز را تمام بخواند.
منابع:
مجله پرسمان، آبان 1383، شماره 26 ـ (مطلبی از سید ابراهیم حسینی)
سایت حوزه
سایت نماز
روزه اگر با رعایت آداب لازم و توجه به توصیه های ارایه شده توسط معصومین صورت بگیرد فواید جمعی فراوانی به همراه دارد که به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره می کنیم.
1) مواسات و همدردی با بینوایان:
تحمل تشنگی و گرسنگی هر چند مدت اندکی باشد آدمی را به یاد بینوایان می اندازد و روحیه شفقت و مهربانی و کمک به همنوع و بذل و بخشش و سخاوت و در نهایت تواضع و فروتنی نسبت به دیگران بویژه کسانی که از حیث معیشتی در سطح پایین تری قرار دارند را در وجود انسان زنده می کند. امام حسن عسگری (علیه السلام) در پاسخ به پرسش از علت واجب شدن روزه فرمودند: «روزه واجب شد تا توانگر درد گرسنگی را بچشد و در نتیجه به مستمندان کمک کند». (بحارالانوار، ص 369)
2) ایجاد امنیت اجتماعی:
روزه دار برای هدر نرفتن نتیجه گرسنگی و تشنگی کوشش می کند حداقل در ماه رمضان بخشی از گناهان خود را ترک کند به ویژه که این گناهان می تواند مربوط به حوزه زندگی اجتماعی باشد. آمارهایی که همواره توسط مقامات انتظامی درباره کاهش روند جرم و جنایت در ماه رمضان منتشر می شود بهترین دلیل بر این مسأله است.
3) استحکام پیوندهای خانوادگی:
از جمله وظایف مۆمن روزه دار آن است که در این ماه در اخلاق فردی و اجتماعی خود تجدید نظر کند «احترام به سالمندان، ترحم بر کوچک و بزرگ، صله ارحام و افطار دادن» تنها بخشی از توصیه های پیامبر در خطبه ای است که در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد کردند و در آن وظایف روزه دار و فضایل روزه را بر شمردند. با دقت در این توصیه ها اصلاح روح حاکم بر پیوندهای اجتماعی روزه دار به وضوح مشاهده می گردد. (بحارالانوار، ج 96، ص 358)
با امید به آنکه بتوانیم از این ماه پر برکت کمال استفاده را نماییم در این مجال به برخی از احکام روزه و نظرات مراجع عظام در مورد آنان می پردازیم:
جواب: نه چیز روزه را باطل می کند: 1. خوردن و آشامیدن؛ 2. جماع 3. استمناء؛ 4. دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ ؛ 5. رساندن غبار غلیظ به حلق؛ 6. فرو بردن تمام سر در آب؛ 7. باقیماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح؛ 8. اماله کردن با چیزهای روان؛ 9. قی کردن. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 925، م 1572)
جواب: زیر دوش گرفتن سر، روزه را باطل نمی کند. (ر.ک: استفتائات رهبری، ج1، ص 230، س 1783)
جواب: حرام است و کفاره هم دارد و کفاره آن 60 روز روزه و یا 60 فقیر را اطعام کردن یا یک بنده آزاد کردن است. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 959، و ص 964، م 1653 و 1660)
جواب: اگر خلط سینه به فضای دهن نرسد فرو بردن آن مبطل روزه نیست و اگر به فضای دهان برسد بنابر احتیاط واجب نباید آن را فرو برد. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 928، م 1580)
جواب: اگر داخل دهان باشد نباید پائین بدهد بلکه باید در حال نماز آن را خارج کند و اگر راهی جز شکستن نماز برای بیرون ریختن غذا ندارد شکستن نماز در این مورد اشکال ندارد. (ر.ک: جامع المسائل آیه الله فاضل، ج2، ص163، س436)
جواب: اگر یقین داشته اید که روایت مثلا از امیر مۆمنان _ علیه السلام _ است و به پیامبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ مثلا نسبت داده اید دروغ است و مبطل روزه است و اما اگر اطمینان داشته اید که از پیامبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ است اما در واقع از امیر مۆمنان _ علیه السلام _ بوده و شما نمی دانسته اید، نسبت دروغ نیست و مبطل روزه نیست. (ر.ک: تحریر الوسیله، ج 1، ص259)
منابع:
سایت حوزه
مجله پاسدار اسلام ، مهر 1384، شماره 286
اما نگران نباشید، لازم نیست به دنبال اکسیر جاودانگی باشید، همه آنچه دنبال آن هستید، نزد خود شماست. شما هرگز نخواهید مرد. لازم نیست کاری کنید که از بین نروید خود را به زحمت نیندازید چون خدای شما جهان خلقت را به گونه ای برنامه ریزی کرده است که هیچ موجود زنده ای نابود نخواهد شد. و فقط از مرحله ای به مرحله دیگر انتقال می یابد. و او در قرآنش می فرماید: (قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلىَ عَلِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهَادَةِ فَینَبِّئُکم بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُون) (بگو: آن مرگى که از آن مىگریزید شما را درخواهد یافت و سپس نزد آن داناى نهان و آشکارا برگردانده مىشوید تا به کارهایى که کردهاید آگاهتان سازد) «جمعه:8».
در این آیه آسمانی، از بازگشت انسان صحبت شده است، بازگشت به وطن، به سرای جاوید و طبعا کسی که باز می گردد، حتما وجود دارد و از بین نرفته و مرگ، فقط یکنوع انتقال تلقی می شود و خبری از نابودی نیست. خبر از بودن است و زندگی. از بودن یک مسافر در کاروانسرایی به اسم دنیا، فقط نوع زندگی فرق کرده است. یکبار اسمش دنیاست و با مادیات سر و کار دارد و یکبار اسمش آخرت است و با روحیات
پس مرگ با نابودی مساوی نیست و فقط وسیله ای است برای حرکت از عالم دنیا به عالم آخرت. اما بعد از این انتقال تا چه زمانی زنده خواهیم بود؟ تا آخر برزخ؟ تا بعد از حسابرسی؟ تا پایان قیامت؟ تا پایان بهشت؟ تا...؟
خدای بزرگ، ما را برای همیشه خلق نموده است و قرار است در سایه لطف او تا همیشه زنده بمانیم، تا هر زمان که خدایی هست، ما نیز خواهیم بود. اکسیر جاودانگی را در ما آفریده است و کسی که به اسم با شرافت انسان ملقب شد، هرگز نخواهد مرد و تا همیشه زنده خواهد بود. خواه بهشتی باشد خواه جهنمی
(أُوْلَئک جَزَاۆُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنهَْارُ خَلِدِینَ فِیهَا وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعَمِلِین) (پاداش اینان آمرزش پروردگارشان است و نیز بهشت هایى که در آن نهرها جارى است. در آنجا جاویدانند و چه نیکو است پاداش نیکوکاران) «آل عمران:136»
(خَالِدِینَ فِیهَا لَا یخَُفَّفُ عَنهُْمُ الْعَذَابُ وَ لَا هُمْ ینظَرُون) (جاودانه در لعنتند و در عذابشان تخفیف داده نشود و لحظهاى مهلتشان ندهند) «بقره:162»
پس اولا مرگ، انتقال است و ثانیا ما جاودانه خواهیم بود. اما نکته مهمی در اینجا وجود دارد و آن اینکه تمام هویت ما در سرای جاوید بسته به تلاش ما در دار دنیاست. هر مقدار که در این دنیا در راه شکوفا شدن بذر علم و ایمان بکوشیم، در آن سرا به همان اندازه متنعم خواهیم بود. (وَ أَنْ لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى) (و {نمىداند} اینکه براى آدمى جز آنچه به سعى و عمل خود انجام داده نخواهد بود) «نجم:39»
از همین رو علامه طباطبایی همیشه در جمله ای کوتاه به شاگردانش سفارش می کرده که: "ما ابد را در پیش داریم" بنابراین عمر پنجاه شصت ساله ما پایه عمر جاویدان ما در آخرت است و به همین سبب رفتارهای دینی و اجتماعی و شخصی ما از اهمیت بالایی برخوردار است.
اگر بخواهیم برای این مسأله مثالی بزنیم باید بگوئیم: فرض کنید در مسابقه ای گفته می شود شما دو ساعت فرصت دارید با این مصالح ساختمانی یک دیوار بسازید و پس از پایان فرصت، هرچه ساخته اید، در معرض نمایش گذاشته می شود. حال اگر کسی دیوارش را کامل کرده بود، دسترنج همان دوساعت وی است و اگر کسی تمام نکرده بود، باز هم دسترنج همان دو ساعت است. دار دنیا نیز همینطور است. به هر اندازه که سعی کنیم، در آن دنیا تا ابد و همیشه ، همانطور خواهیم بود. اگر با زحمت و کسب علم و تقوا در درجات بالای شعور و معنویت قرار گرفتیم، در آن سرا نیز در بهترین موقیعت ها تا ابد باقی خواهیم بود و گرنه در پایین ترین حدود متوقف خواهیم شد،بنابراین لازم است به نکته های جاودانگی بیندیشیم و مسیر خود را تصحیح کنیم.
1 – قدر لحظه های زندگی را بدانیم و آن را به غفلت نگذرانیم که در حقیقت در حال تخریب شخصیت جاوید خود خواهیم بود. (اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فی غَفْلَةٍ مُعْرِضُون) (روز حساب مردم بسیار نزدیک شده و مردم سخت غافلند و اعراض مىکنند) «انبیاء:1»
2 – حال که عمر دنیا در برابر عمر جاوید و همیشگی آخرت، اندک است چه خوب است که به هنگام مواجهه با مصائب و مشکلات، خود را به زودگذر بودن دنیا تسکین دهیم (قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیرٌ لِمَنِ اتَّقى) (بگو: زندگانى دنیا متاعى اندک است و جهان آخرت براى هر کس که خداترس باشد بهتر از دنیاست) «نساء:77»
3 – حال که وطن اصلی ما در جهان دیگری است و اصل لذت ها و عذاب ها در آنجاست، پس نداشتن نعمت های دنیوی ما را رنجور نکند و داشتن آنها ما را از مسیر حق منحرف نسازد. (لِکیلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکمْ وَ اللَّهُ لا یحِبُّ کلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ) (تا هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشوید و به آنچه به شما مىدهد مغرور و دلشاد نگردید، و خدا دوستدار هیچ متکبر خودستایى نیست) «23»
4 – حال که ما تا همیشه خواهیم بود، باید چیزی مثل قرآن را برنامه زندگی خود قرار دهیم که بتواند برای ابدیت ما نقشه راه ارائه کند. (مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقان) (براى هدایت مردم، و نیز کتاب جدا کننده میان حق و باطل را فرستاد) «آل عمران:4»
تبیان
منبع : وبلاگ گروهی رهپویان قرآن
امام صادق علیه السلام فرمودند: به جاى آوردن نماز در اول وقت موجب خشنودى خداست و به جاى آوردن آن در آخر وقت گناه، ولى مورد عفو و مغفرت خداوند است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چند نفر از ما ملعون و نفرین شده ایم؟
قال مولانا الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف
(مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداهَ إِلى أَنْ تَنْقَضیِ الْنُجُومْ)
ملعون و نفرین شده است كسى كه نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد، تا موقعى كه ستارگان ناپدید شوند. (الغیبه، طوسى، ص271، ح236 ; احتجاج، ج2، ص298 ; بحارالأنوار، ج52، ص16، ح12 ; وسائل الشیعه، ج4، ص201، ح4919)
این حدیث قسمتى از توقیعى است كه در جواب سۆال محمّد بن یعقوب از ناحیه ى مقدسه رسیده است. امام زمان (علیه السلام) در این توقیع تأكید فراوانى بر نماز اوّل وقت كرده و كسانى را كه تا روشن شدن هوا و ناپدید شدن ستاره ها نماز صبح را به تأخیر مى اندازند، نفرین شده دانسته است.
1ـ وقت فضیلت: كه همان اول وقت نماز است و از آن در روایات به «رضوان اللّه» تعبیر شده است.
بهترین وقت براى نماز همین وقت است; زیرا:
الف) در این وقت است كه دستورِ به جاى آوردن نماز از جانب خداوند متعال صادر شده و اهمیّت دادن به دستورهاى الهى و زودتر انجام دادن آن مطلوب است.
ب) نماز در حقیقت ارتباط موجود محدود و سراپا محتاج با موجود نامحدود، و بهره بردارى از اوست، كه این در حقیقت به نفع انسان است، و سرعت و فوریت در آن مطلوب است.
ج) امام زمان (علیه السلام) در اوّل وقت نماز مى خواند، و كسانى كه در این موقع نماز بخوانند، به بركت نماز آن حضرت (علیه السلام)، خداوند نمازشان را قبول خواهد كرد; البته اختلاف افق ها تأثیرى در این موضوع ندارد; به عبارت دیگر، منظور انجام نمازها در زمان واحد نیست، بلكه مقصود اتحاد در یك عنوان واحد، یعنى «اداى نماز در اول وقت» است، منتها هر كسى بر حسب افق خودش.
2ـ آخر وقت: كه در روایات با تعبیر «غفران اللّه» آمده است. تأخیر نماز از اوّل وقت به آخر وقت، مذموم است; لذا امام زمان (علیه السلام) چنین شخصى را ملعون و دور از رحمت خدا دانسته است.
در روایتى دیگر از امام صادق (علیه السلام) نیزمى خوانیم:
به جاى آوردن نماز در اول وقت موجب خشنودى خداست و به جاى آوردن آن در آخر وقت گناه، ولى مورد عفو و مغفرت خداوند است. (فقیه، ج1، ص217، ح651 ; بحارالأنوار، ج79، ص351، ح23)
3ـ خارج از وقت: به جا آوردن نماز در خارج از وقت آن است، كه اصطلاحاً از آن به «قضا» تعبیر مى شود.
اگر كسى نماز خود را در داخل وقت آن به جاى نیاورد، باید قضاى آن را به جاى آورد; و این به امر و دستور جدید است. حال اگر عمداً نماز را تا پایان وقت به تأخیر انداخته معصیت كرده است و باید از آن توبه كند و الاّ مورد عقوبت خداوند متعال قرار مى گیرد; ولى اگر از روى سهو و نسیان بوده و در آن قصورى نداشته باشد، مورد عقوبت الهى نخواهد بود.
منابع:
شرح چهل حدیث حضرت مهدی(عج) ـ علی اصغر رضوانی
اندیشه قم
آمادگی برای برخورداری از حضور امام معصوم و مقتدر، دعا و نیایش برای ظهور منجی در مناسبت های مختلف روزهای جمعه، نیمه شعبان و ختم قرآن برای نزدیک شدن ظهور امری پسندیده است اما در زندگی روزمره باید برای این امر مهم برنامه ریزی داشت.
شاید برای بسیاری از شیعیان و محبان حضرت ولی عصر(عج) این دغدغه وجود داشته باشد که با توجه به شرایط اجتماعی و توانایی های خود چه اقداماتی را باید انجام دهند تا یک منتظر واقعی محسوب شوند.
ایمان داشتن به اصول و فروع دین، انجام واجبات الهی و دوری از گناهان کبیره و صغیره در تعجیل امر ظهور بسیار موثر است، از این رو شیعیان و محبان حضرت با تمرین و تجسم اینکه اگر هر روز یک گناه را ترک کنند می توانند در نزدیک شدن ظهور گام موثری بردارند، خود و دیگران را به ای امر مهم دعوت کنند و نتایج آن را در زندگی روزمره خود مشاهده کنند.
لازمه حفظ موجودیت شیعه و حفظ دینِ شیعیان خالص و منتظر، این است که اولاً اصلِ تقیّه را رعایت کرده و زبانشان را از آنچه که سودى ندارد، نگهدارند (تا چه رسد به آنچه که زیانبار باشد)؛ ثانیاً در شرایطى که قدم به قدم انباشته از شبههها و گناهان و فسادهاست، شیعیانِ منتظر باید به همان اندازه که رفعِ نیاز مىکنند، حضور اجتماعى داشته و بقیه اوقات را صرف حضور در خانه یا خانواده کنند و بدانند که خداوند به آنها دستور داده که خودشان و اهلشان را از آتش حفظ کنند و در این ساعات مىتوانند به مطالعه، تدبّر، مذاکره، عبادت، تهجّد و یا لذّات مباح بپردازند و از تربیت و محافظت زنان و فرزندانشان غافل نشوند و آنها را به امواج سهمناک جامعه حیرتزده و سرگردان و گنهکار نسپارند و گمان نکنند که ملاک خداوند براى شتاب در امر ظهور، عجله آنهاست. بلکه بخش بزرگى از شرایط ظهور مربوط به آمادگى انسانها براى پذیرش تعالیم حکومت و دولت کریمه امام زمان(عج) است.
وظایف اجتماعی منتظران حضرت
در شرایط حال و به طور طبیعی افراد جامعه اسلامی در شغل های مختلف مشغول کار و فعالیت هستند و روزانه بسته به شرایط و موقعیت خود دغدغه های گوناگونی دارند، افراد باایمان که یقین به ظهور حجت دارند و دوست دارند به نوعی در امر ظهور دخیل باشند، باید از طریق مشاغل خود و آنچه که در روزمرگی با آن روبه رو هستند اقداماتی را در جهت ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) انجام دهند.
دعا و نیایش برای ظهور منجی در مناسبت های مختلف همچون روزهای جمعه، نیمه شعبان، سایر مناسبت های دینی و توسل به حضرت برای رفع گرفتاری ها و برآورده شدن حاجات و ختم قرآن برای نزدیک شدن ظهور امری پسندیده است اما در زندگی روزمره خود نیز باید برنامه مستمر و جدی داشته باشیم و همانطور که برای حوائج شخصی خود اصرار داریم. برای امر نزدیک شدن ظهور توجه قلبی و عملی داشته باشیم.
سخت بودن امتحانات آخرالزمان امری طبیعی و معقول است و همانطور که در آخرین لحظات عمر یک انسان، ابلیس بیشترین تدبیر، اصرار و فشار خود را در جهت گمراهی فرد، بهکار میگیرد؛ شیطان در آخرالزمان بیشترین تلاش خود را برای سقوط افراد انجام میدهد. شیطان با مقدمهسازی و تدبیر کار میکند و برای انجام نقشههای خود طرحریزی میکند، ما باید تدبیر خود را برای پیشگیری از سقوط، افزایش دهیم و ایمانمان را کاملتر کنیم.
برای اینکه بتوانیم خود را آماده پذیرش امام مقتدر کنیم، علاوه بر تقویت ایمان و صفای باطن، باید قدرت درک و فهم خود را در مسائل مختلف سیاسی و فرهنگی بالا ببریم. باید از پیچ و خمهای مسائل سیاسیِ عالم خبر داشته باشیم و در عرصه سیاست فرق گنهکار و بیگناه را تشخیص دهیم. باید افراد ظالم را در پشت چهرههای به ظاهر بیگناهشان بشناسیم و گرگ را در لباس میش بتوانیم تشخیص دهیم. باید مفهوم "الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل"(بقره/191) را بفهمیم.
یکی از آخرین و مهمترین وظایفِ منتظران "آمادگی برای برخورداری از امام معصوم و مقتدر" است، امامِ مقتدری که دیگر مظلوم نیست. البته واضح است که معنای مقتدر بودن، ظالم بودن نیست بلکه به معنای اقدام فعّالانه ازسوی امام است. امام مقتدر امامی است که منفعل نبوده و به دلیل اقتداری که ناشی از بصیرت و قوت ایمان شیعیان او است، اجازه نمیدهد هیچ امری به او تحمیل شود. میدانیم که بسیاری از امور به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرالمۆمنین(علیه السلاخم) و سایر ائمه هدی(علیهم السلام) تحمیل شده است. تا جایی که امیرالمۆمنین در اواخر حکومت خود میفرمود :"تا دیروز من امیر بودم و فرمان میدادم، و امروز شما به من فرمان میدهید: "لَقَدْ کُنْتُ أَمْسِ أَمِیراً فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَأْمُوراً"(نهج البلاغه، خطبه 208)
منبع:شبستان
برداشت هایی از سخنان حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعة المدرسین، بقم المشرفة، 1402، ج 12، ص 37.پی نوشتها :
[1] . سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین، تهران، انتشارات اسلام، ذیل ماده «ح و ل» و «ق و ه».
[2] . مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ج3 ـ 1، ص 80.
[3] . مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ج 1، ص 164.
[4] . همان، ص 165.
[5] . همان، ص 166.
[6] . همان، ص 166.
[7] . به شرط اینكه نسخه این دارو توسط یك استاد اخلاق و دانای به آثار اذكار، پیچیده شود بطوری كه این استاد درد را به خوبی شناخته باشد و بتواند درمان صحیحی ارائه دهد.
[8] . المحقق النوری الطبرسی، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چ 2، 1320، ج 5، ص 373.
[9] . همان، ص 374.
[10] . طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، النشر الاسلامی التابعه لجماعة المدرسین، ج 12، ص 37، به نقل از تفسیر المیزان.
[11] . المحقق النوری الطبرسی، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چ 2، 1320، ج 5، ص 373.
www.andisheqom.com
بزر گترین حق خداوند بر تو اینست که : فقط او را بپرستی و در عبودیت کسی او را شریک نگردانی که اگر این کار را از روی اخلاص انجام دهی خداوند بعهده گرفته است که امور دنیا وآخرت تو را کفایت کند. حق نفس بر تو اینست که : به اطاعت خداوند عزوجل در آوری.
حق زبان بر تو اینست که : گرامی اش داشته.به گفتار زشت آلوده نسازی.وبه سخن نیک عادت دهی ومسائلی را که هیچ فائده در آن نیست ترک کنی وبه مردم نیکی نموده. با انان پسندیده سخن گوئی.
حق گوش بر تو اینست که : از شنیدن غیبت پاک سازی او را و از مجموعه سخنان حرام باز داری.
حق چشم بر تو اینست که : از نگاه حرام باز داری و از نگاه خود عبرت گیری.
حق دست بر تو اینست که : آنرا به سوی محرمات دراز نکنی.
حق پا بر تو اینست که : به سوی محرمات نرود.بر همین پاها (فردای قیامت ) در صراط می ایستی.پس مواظب باش که پاهایت از صراط نلغزد (که در اتش جهنم خواهی افتاد) به جهنم نیفتی.
حق شکم بر تو اینست که : آنرا ظرفی برای حرام قرار ندهی وبیشتر از سیری در آن نریزی.
حق فرج(آلات جنسی)بر تو اینست که : از زنا آن را باز داری واز نگاه دیگران حفظ کنی.
حق نمازبر تو اینست که : بدانی نماز ورود بر خداوند عزوجل است و تو در آن حال در مقابل خدای متعال ایستاده ای واگر این را بدانی همچون بنده ای ذلیل و حقیر که رغبت به رحمت خدا دارد و ترس از عذاب او دارد وامید به قبول بسته وخوف و نیازمند وبا کمال فر وتنی در حال تضرع وبا وقار سکینه مولایش را تعظیم می کند به نماز می ایستی و نماز را با حضور قلب بخوانی ودر آن حدود وحقوق قانون نماز را انجام دهی. |
علت شكسته خواندن نماز و واجب نبودن روزه در حال مسافرت تصريح آيات قرآن است:
(وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِى الاَْرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلَوةِ...)[1]; و هنگامى كه سفر كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد.
در ادامه آيه آمده است: اگر از فتنه و خطر كافران بترسيد، ليكن با توجه به روايات، فقها حكم عموم برداشت كرده اند.[2]
كسى كه مسافر است بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته بخواند.[3] پس بر مسافرى كه هشت شرط ذكر شده در توضيح المسائل را داشته باشد واجب است نماز را شكسته بخواند.
و درباره عدم وجوب روزه در سفر، قرآن كريم در سوره بقره آيه 185 مى فرمايد: (وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَر فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّام أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ...); و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد، خداوند را حتى شما را مى خواهد نه زحمت شما را.[4]
امام صادق(عليه السلام) از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند: افطار در سفر و نماز شكسته از هداياى الهى است. كسى كه توجه به آن نكند هديه الهى را رد كرده است.
مرحوم علامه طباطبائى روايتى نقل مى كند كه خلاصه و مضمون آن اين است: حكم شكسته خواندن نماز، تصدق و ارفاقى از سوى خداوند متعال به مسلمانان است و امّا اين كه واجب است نماز به صورت شكسته خوانده شود، براى اين است كه قبول تصدق خداوند منان واجب است.[52] طبق بيان فوق، شايد يكى از فلسفه هاى عدم وجوب روزه در سفر و شكسته بودن نماز همان مسئله تخفيف در تكليف باشد.
[1]. نساء، آيه101.
[2]. براى مطالعه بيشتر ر.ك: تفسير الميزان; مجمع البيان و تفسير نمونه در ذيل آيه.
[3]. توضيح المسائل مراجع، ج1، ص708.
[4]. همان، وسائل الشيعه، ج5، ص540.
[5]. الميزان، ج5، ص68.
اثر سياسي:
چند دفعه فتواي مراجع كشور را نجات داده، شيرهاي نفت را ببنديد، سربازها از پادگانها فرار كنند، شاه فلج شد، تنباكو حرام است، امروز معامله چي. يك فتوا كشور را نجات ميدهد، اثر سياسي است.
اثر اجتماعي:
آقا در جامعه يك محور ميخواهيم يا نه كه بالاخره يه نفر باشد كه حرف آخر را بزند، حالا چه كسي از مرجع بهتر كه هم سنش بيشتر است و هم تقوايش بيشتر از همه است. 80 سال، آخه مرجع بايد كسي باشد كه در عمرش ازش گناه نديده باشي، يه دروغ از او ببيني مرجع كه هيچي، ديگه به درد پيش نماز هم نميخورد، اگر بناست در جامعه يه محوري باشد بهتر است كه مرجع تقليد باشد. كه علم و تقوايش تأمين شده باشد. همه پيداست ديگه، فضلاي كشور ميگويند ما پنجاه سال است توي حوزه از ايشان خلاف نديدهايم.
اثر فرهنگي:
آدم وقتي متحير است، آدم وقتي متحير رهبري ميخواهد، گاهي نميداند استفتاء ميكند.
سدي در مقابل تهاجم فرهنگي است.
اثر اقتصادي:
آنقدر افراد هستند ميخواهندپول خرج كنند نميدانند به چه كسي بدهند، كه مورد اطمينان باشد، صدقات، زكات، انفال، غنايم، بالاخره بسياري از خيرات و بركتها از طريق مرجعيت جمع ميشود، مردم مطمئن هستند ميگويند آقا شما.