مردم کوفه؛ سخن از کسانی است که در تاریخ مترادف با بی وفایی هستند؛ الکوفی لا یوفی. در این گفتوگو با دکتر محمدحسین رجبیدوانی به مرام اهل کوفه میپردازیم.
این شهر که بزرگترین شهر از بلاد عراق عرب بود از نظر ژئوپلتیکی و طبقات اجتماعی چگونه سرزمینی بود که بهترین انسانها را در خاک و خون کشید.
از نظر جغرافیایی، کربلا و کوفه در ابتدای واقعه کربلا در چه وضعیتی بودند؟
ابتدا از کربلا بگویم؛ تا قبل از ورود حضرت اباعبدا... الحسین(ع)، کربلا هیچگاه چه به عنوان یک منطقه مسکونی و دارای بافت جمعیتی و چه از نظر جغرافیایی و سیاسی در منطقه عراق مهم شناخته نمی شد. در جغرافیای تاریخی عراق این منطقه با همین نام وجود داشت؛ اما خالی از سکنه بود. هنگام حضور امام حسین(ع) در کربلا اقوام و قبایلی مانند بنیاسد، قازریه و افرادی دیگر بهصورت متفرق در کربلا زندگی میکردند.
آنچه در بسیاری از کتب و آثار دینی و آموزشی در کلاس های اخلاق و سخنرانی ها و موعظه های مذهبی در حوزه ارتباط صمیمی با خدا رایج است، نماز، روزه، حج، امر به معروف و نهی از منکر، خمس، زکات، ذکر، شرکت در مراسم مذهبی خدمت به والدین، سفرهای زیارتی،... است.
بدون شک همه این عبادت در ارتباط با خدا و خودسازی سهم بسیار ارزنده ای داشته و ترک هر کدام از آنها مانع ارتباط موثر و صادقانه با خدا و موجب سردی روح و روان و روابط با خدا و دینداران خواهد شد. امّا در این اجمال سعی در ارائه راهکارهایی هستیم که اغلب ما از آنها غافلیم. راهکارهایی ساده و قابل عمل برای همه در همه جا.
1- به هنگام انجام کارهای تکراری و خسته کننده مثل شستن ظرف ها و لباس ها و پختن غذا، جمع و جور کردن وسایل خانه، کار در کارخانه و رانندگی در ترافیک سنگین شهری، سرودی را در باره خدا زمزمه کنید. به یاد بیاورید که هر کاری با یاد خدا عبادت خواهد بود و عبادت موجب آرامش و ارتباط مستقیم با خالق هستی و همه اینها باعث انرژی مثبت .
2- هر روز تنها دقایقی را در خلوت و سکوت بنشینید و به آنچه که از خوبی ها دست یافته اید فکر کنید. شغل، ازدواج، مسکن، تحصیل، مسافرت خاطره انگیز، فرزند، سلامتی،... از خدا برای بدست آوردن همه این ها تشکر کنید. و خوشحال و خرسند باش بابت اینکه از شاکران هستی، این یعنی بهترین ارتباط با خدا.
3- کاری را که اصلاً دوست نداری و از انجام آن بشدت خسته و ملول می شوی انجام بدهید. مثل گوش کردن به حرف های تکراری و خسته کننده مادربزرگ و دوست، همکاری با همسر در کارهای خانه و ارتباط با فرزند و... به جای کلافه شدن و ابراز ناراحتی، از خدا به خاطر صبوری و بردباری ات تشکر کن. اینجا هم تمرین تسلط بر خویشتن و هم بدست آوردن دل اطرافیان و هم شکر به خاطر صبوری را بدست آورده ای. از این بابت خوشحال شو و از خدا بار دیگر تشکر کن.
وقتی پدر و مادر و یا کسانی که شما را دوست دارند کاری برای شما انجام می دهند از خدا به خاطر داشتن چنین عزیزانی تشکر کنید و به یاد بیاورید که خدا بیش از این عزیزان شما را دوست دارد و امکانات زیادی را در اختیارتان گذاشته و همیشه حافظ و مراقب شماست
4- آلبوم عکس خانوادگی تان را بازبینی کنید و تصویر هر یک از خویشان و نزدیکان و دوستان را که می بیند. در باره آنان با خدا صحبت کنید. به خدا بگویید: مادرم را شاد و سرحال نگه دار. دوستم را در درس و دانش موفق بدار. خواهرم را در تربیت فرزندش توفیق بده. خاله خوبم را شفا بده. برادرم را همسری شایسته نصیب بگردان و این گونه آلبوم عکس، وسیله ارتباط با خدا خواهد شد.
5- تخریب ساختمانی را تماشا کنید. به یاد بیاورید که خراب کردن روابط چقدر آسان است. از خدا بخواهید راه ها و روش های اصلاح روابط تان با دیگران را اصلاح کنند و خرابی ها و اشتباهات و خطاهای پیشین را جبران کنید، اگر دل کسی را شکسته اید، اگر انتقاد نابجایی کرده اید و کسی را رنجانده اید، اگر بدی را با بدی جواب داده اید و ... برای جبران شان از خدای یاری بطلبید. این رویکرد و عملکرد از بهترین راه های ارتباط صمیمی با خداست.
6- وقتی به دیدار عزیزانتان می روید با والدین خود، با یکی از دوستان صمیمی و یا همسر و فرزند خود به گفتگو می نشینید از خدا به خاطر این ارتباط صمیمانه تشکر کن.
7- خاطرات و حوادث تلخ و گزنده گذشته را به یاد بیاورید و از اینکه همه آن ها مقطعی و گذرا بوده و همه آن ها موجب تحصیل تجربه شده و هرگز خداوند تنهایتان نگذاشته خوشحال باشید و ازش تشکر کنید.
8- همه خطاها و اشتباهات و بدرفتاری های خود را روی کاغذی بنویسید، هرگز در پی توجیه و پیدا کردن مقصر نباشید، خود را مقصر اصلی بدانید. سپس کاغذ را بسوزانید و دفن کنید و از خداوند طلب بخشش کنید و از او بخواهید تا در عدم تکرار آن ها یاری تان کند.
9- اگر کسی شما را با دادن مژه ای، هدیه ای و خبری شاد کند چه حالی می یابید و از او چقدر تشکر می کنید؟ مسلّم خیلی زیاد. همین حالت را هر روز در برابر خدایتان داشته باشید، چرا که خداوند با دادن همه آن چه دیگران از دادن آن ها عاجزند، هر روز و هر لحظه شما را غافلگیر می کند. هر روز که از خواب بیدار می شوید و سالم هستید، چه بسیار افراد سالمی که هرگز از خواب بیدار نشدند. هر روز که از خورشید و آب و هوا و طبیعت و وجود پدر و مادر و دوستان و از همه مهم تر داشتن ایمان و اعتقاد دینی و... بهره می گیرید. چه بسیار انسان هایی که در دام زلزله و سیل و بیماری ها و مرگ عزیزان خود و دیگر حوادث تلخ گرفتار می شوند.
کمک
10- وقتی همه چیز نابود می شود (که نمی شود) باز آینده هست، به خاطر پیش رو داشتن آینده شکر خدا را به جای آورید.
11- شرکت نکردن در مجالس گناه راحت تر از شرکت کردن و گناه نکردن است، راه راحت را برگزینید و از بابت اراده و استواریتان خوشحال باشید و از خدا تشکر کنید که به شما این توفیق را هدیه داده است.
12- از خدا به خاطر تمام درهایی که کوبیدید و خانه خدا نبود طلب بخشش کنید و بعد از این از خدا بخواهید برای به یادش بودن و به در خانه اش رفتن یاری تان کند.
13- زیاد حرف نزنید، تا فرصت حرف زدن با خدا برایتان فراهم شود. آدم های پر حرف همیشه مضطرب و نگرانند از اینکه چه گفتند، چرا گفتند، با که گفتند، چگونه جبران کنند آنچه را که نباید می گفتند. امّا برعکس گفتگو با خدا با هر زبانی و در هر حالی موجب آرامش و شادابی خواهد شد.
14- بدون توقع و چشم داشت به کسی که چندان هم دوستش ندارید هدیه بدهید و با خدا در باره آنچه بدون چشم داشت به شما داده در حالی چندان هم با او دوست نبوده اید. گفتگو کنید و به خاطر این همه لطف و محبت و بخشش آن هم بدون توقع و چشم داشت خوشحال باشید و از او با تمام وجود تشکر کنید.
15- وقتی برای معالجه یک بیماری به مطب پزشک مراجعه کرده اید، و در نوبت به انتظار نشسته اید، به جای نگاه به این و آن و تمرکز ذهنی آزاردهنده به بیماریتان، با خدا صحبت کنید و بابت اینکه همیشه بیمار نیستند و سایر اعضای بدنتان سالم است صمیمانه ازش تشکر کنید.
همه خطاها و اشتباهات و بدرفتاری های خود را روی کاغذی بنویسید، هرگز در پی توجیه و پیدا کردن مقصر نباشید، خود را مقصر اصلی بدانید. سپس کاغذ را بسوزانید و دفن کنید و از خداوند طلب بخشش کنید و از او بخواهید تا در عدم تکرار آن ها یاری تان کند
16- از اینکه برای ملاقات با رئیس اداره و یا مسوولان بلند پایه باید از فیلترهای مختلف عبور کنید و شرایط امنیتی و سیاسی و اجتماعی مدّنظر داشته باشید و مدت ها با دیدن این و آن گاهی به دیدار آن مسۆل ذی ربط فائق آیید،از خداوند جانانه تشکر کنید که برای خلوت کردن و صحبت کردن با او این بگیر و ببندها لازم نیست. این یعنی از هر فرصت و فضایی برای ارتباط با خدا بهره گرفتن.
17- موقع خواب سوره حمد و ناس و فلق را بخوانید. اگر با وضو و رو به قبله بخوابید، خوابتان هم موجب ارتباط با خدا خواهد بود.
18- امروز را تصمیم بگیرید تا به هنگام خواب، حرف ها و حرکات مثبت داشته باشید. خوبی های دیگران را ببیند، زیبایی های ظاهری و اخلاقی دیگران را برایشان یاد آور شوید. چه ظاهر خوبی داری. چه خوب رانندگی می کنی. این لباس چقدر برازنده شماست. چه سلیقه خوبی دارید. ... حتی با خدا هم حرف های مثبت بزنید. از خوبی هایی که دارید و نعمت هایی که به شما داده با خدا صحبت کنید و تشکر کنید.
19- وقتی پدر و مادر و یا کسانی که شما را دوست دارند کاری برای شما انجام می دهند از خدا به خاطر داشتن چنین عزیزانی تشکر کنید و به یاد بیاورید که خدا بیش از این عزیزان شما را دوست دارد و امکانات زیادی را در اختیارتان گذاشته و همیشه حافظ و مراقب شماست.
20- وقتی خانه تکانی می کنید و یا کمد و اتاق تان را از هر آنچه بیهوده غیرضروری است پاک می کنید، به یاد بیاورید و از خدا بخواهید که ذهن و زبان و زندگی شما را از آلودگی ها و بد اخلاقی ها پاک کنند.
**تبیان
پورافضلی: در روایات اهل بیت (ع) و نیز تجربیات عرفانی بزرگان دینی توسل به حضرت ابوالفضل العباس از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.
امام حسین (علیه السلام) در باره مقام والای حضرت عیاس فرمودند: عباس را نزد خدا منزلی است که روز قیامت، همه شهیدان بر آن رشک میبرند. (1)
و درباره توسل و عرض نیاز به مقام حضرت ابوالفضل امام جعفر صادق(ص) در هر گرفتاریی توسل به صاحب لوای سید الشهدا(ع) حضرت عباس(ع) را توصیه کرده اند. آن ذکر این است: یا کاشف الکرب عن وجه الحسین(ع)اکشف کربی بحق اخیک الحسین که باید به عدد شریف آن جناب یعنی 133 بار خوانده شود.
حجت الاسلام و المسلمین « آقاى حاج سیّدمحمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى داستانى را از « آیت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره » این چنین نقل فرمود: یکى از علماى نجف اشرف ، که مدّتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که : من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّبن الحسن العسکرى امام زمان «عجل الله تعالى فرجه الشریف « عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.(2)
براى همین منظور بکرّات به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم . روزى هنگام نماز دلم شکست و عرضکردم : مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم ؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به «علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع ) » متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم . ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان »حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف «مواجه شدم .
بدون تامل به حضرتش سلام کردم .
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى .
چون خواستى از حضرت ابوالفضل (ع ) حاجت بخواهى ، این چنین بگو: «یا اباالغوث ادرکنى » اى آقا پناهم بده.(3)
پانوشتها:
1. الخصال ج 1 ص 68
2. توجهات حضرت ولی عصر ، ص 160
3. لاله هاى رنگارنگ ، 419
سوال می شود که شما چرا توصیه به چادر می کنید در حالی که در قرآن صراحتا از چادر اسمی نیامده است.
جواب:
این سه ملاک را رعایت کنید هر چه می خواهید بپوشید:
1:آن چه که می پوشید تمام اعضای بدن شما، از سر تا به پا را بپوشاند(بجز دستها تا مچ و گردی صورت) هر چه می خواهید بپوشید
2:تمام برجستگی های بدن شما را بپوشاند. هر چه می خواهید بپوشید
3:توجه نامحرم را به شما جلب نکند.(1) هر چه می خواهید بپوشید
درست است که دین اسلام تنها به اصل پوشش اعم از چادر، مانتو و مانند آن تکیه کرده است و همه مراجع تقلید هم می گویند: برای زنان کافی است که حجاب کامل را با هر لباس مناسبی، در برابر مرد نامحرم رعایت کنند ولی با توجه به این که حجاب اسلامی حجابی است که باید داری سه ملاک باشد و بهترین گزینه ای که می تواند این سه ملاک را در خود جمع کند چادر است لذا توصیه به چادر می شود.
پی نوشت :
(1) زیور عفاف،ص 255 و 256
معبد داش کسن یکی از بی نظیرترین معابد سنگی ایران است؛ معبدی با طرح اژدها که وقتی گردشگران آن را می بینند تصور می کنند با معبدی چینی روبرو هستند اما این اثر تاریخی یادگاری از دوره ایلخانیان استبنایی صخره ای در زنجان، مشهور به معبد داش کسن در 10 کیلومتری جنوب شرقی سلطانیه، در نزدیکی روستای ویر، از توابع همین بخش قرار گرفته است. این مجموعه در محوطه ای به شکل مستطیلی ناقص، به طول 400 متر و عرض 50 تا 300 متر دیده می شود...
مصطفی لعل شاطری: اصولاً در جوامع بسیار به طهارت ظاهری اهمیت داده می شود؛ چرا که دارا بودن ظاهری آراسته در نظر بعضی از افراد ارجحیت دارد بر باطن، و از این رو از طهارت و پاک بودن نفس خود غافل می گردند؛
جالب است بدانید که با اعمالی که گاه از سوی خدا و گاه از سوی بندگان انجام می پذیرد، می توان باطن خود را به سهولت طیب و طاهر نمود!
1- مکافات دنیوی
یکی از راه های مهمی که گاه از سوی خداوند متعال بر بندگانش عرضه می گردد تا از گناهان خود پاک شوند کیفر بندگان در دنیا است، به نحوی که امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: وقتی خداوند خیر بنده ای را بخواهد، مکافات عمل او را در دنیا نزدیک می گرداند و چون بدیِ بنده ای را بخواهد، گناهانش را نگه می دارد تا در روز قیامت به آن ها رسیدگی کند، همچنین این مکافات ممکن است به شیوه های مختلف و با نزول بلاهای گوناگون حادث شود و از این رو رسول اکرم (ص) فرموده اند: مومن هنگامی که با گناه باشد، به فقر مبتلا می شود، پس اگر همان کفاره گناهش شد فبها، والّا به مرض و بیماری مبتلا می گردد، پس اگر همان کفاره گناهش گردید فبها، والّا به ترس از حاکمی که در طلب او برمی آید مبتلا می گردد، پس اگر آن کفاه گناه وی شد فبه، والّا در هنگام مرگ به وی سخت گرفته می شود تا اینکه خداوند را ملاقات کند و هیچ گناهی که بر او ادعا شود نداشته باشد (فارغ از گناه باشد)، پس از وی درخواست می شود که به سوی بهشت رهسپار گردد. (بحارالانوار، ج81: 177، 199)
2- اعمال نیک
اعمال شایسته نیز می تواند کفاره ی کردار و گناهان انسان در نزد خداوند متعال باشد به نحوی که در سوره ی هود آیه 14 آمده است که حسنات و کارهای نیک می تواند عاملی برای از بین بردن سیئات و گناهان باشد و از همین جهت رسول خدا (ص) فرموده اند: اِذا عَمِلتَ سَیئةً فَاعمَل حَسنََة تُمُحوها؛ وقتی گناهی مرتکب شدی، کار نیکی انجام بده تا گناهت محو گردد. (بحارالانوار، ج71: 389)3
3- اخلاق نیک
عامل دیگر به عنوان تطهیرکننده باطن مومنین از گناه، اخلاق شایسته می باشد، به نحوی که پیامبر (ص) تعدادی از مصادیق اخلاق نیک را که موجب از بین رفتن گناه می گردد را چنین بیان فرموده اند: چهار چیز در هر کس باشد، ولو از سرتا پایش گناه بوده باشد، خداوند همه را به حسنات تبدیل می کند و آن ها عبارتند از: راستگویی، حیا، نیک خلقی و شکر نعمت. (بحارالانوار، ج71: 332)
4- یاری مظلوم
چهارمین عامل آمرزش گناهان بنا بر روایات یاری رساندن و رفع گرفتاری از مظلومین می باشد، به نحوی که امیرالمومنین حضرت علی (ع) در این باره فرموده اند: مِن کفاراتِ الذُّنُوب العِظامِ، اِغاثَةُ المَلهوفَ و التَنفیسُ عَنِ المَکرُب؛ از کفاره ی گناهان بزرگ، فریادرسی به انسان اندوهگین و از بین بردن غم از مهموم (انسان اندوهگین) می باشد. (بحارالانوار، ج75: 21)
5- سجده ی فراوان
در این باره نقل شده است که شخصی نزد رسول خدا (ص) عرض کرد: یا رسول الله؛ گناهانم بسیار و علمم اندک است. حضرت به وی فرمودند: اَکثِرِ السُجُود فَاِنَه یَحُطُ الذُنُوب کَما تَحُطُ الرّیحُ وَرَقَ الشَجَر؛ بر سجودت بیفزا که همانا آن گناه را از بین می برد، چون باد که برگ درختان را فرو می ریزد. (بحارالانوار، ج85: 162)
6- صلوات بر پیامبر (ص) و خاندان ایشان
ذکر صلوات علاوه بر این که دارای حسنات بسیاری می باشد، یکی از عوامل از بین بردن گناهان نیز محسوب می گردد، به نحوی که از ائمه اطهار (ع) نقل شده است که: کسی که قادر نیست به چیزی کفاره ی گناهانش را بدهد، صلوات بر محمد و آل ایشان بفرستد، و به درستی که این کار گناهانش را به طور کلی و تماماً نابود می نماید. (بحارالانوار، ج5: 329)
7- استغفار
استغفار و طلب بخشش از خداوند نیز می تواند عاملی برای بخشش گناهان باشد و از این رو حضرت محمد (ص) فرموده اند: لِکُلِ داءٍ دَواء، وَ دَواء الذُنُوب اَلاستِغفار؛ هر دردی دوایی دارد، و دوا و درمان گناه استغفار است. (وسائل الشیعة، ج11: 354)
8- مرگ!
بی تردید براساس آنچه در روایات ذکر شده است مرگ و شیوه ی آن می تواند کفاره گناهان انسانی در دنیا محسوب گردد به نحوی که پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) در این باره فرموده اند: اَلموتُ کَفارةٌ لِذُنُوبِ المُؤمنین؛ مرگ کفاره ی گناه مومنین است. (امالی شیخ طوسی، 166، ره رستگاری، ج1: 227- 230)